رادیو کودک

در این سرویس شما می توانید به دریایی از پادکست در زمینه های کودک، تغذیه، خانواده و سلامتی، داستان های صوتی، بازی های رایگان و ... دسترسی داشته باشید.

توضیحات بیشترتوضیحات کمتر
کاردستی ساخت گربه با خمیر بازی
خمیر بازی از جذاب ترین قسمت های ساخت کاردستی است. با ما همراه باشید تا روش ساخت گردنبند گربه را به شما آموزش دهیم. 
قصه-صوتی-وقتی-موشی-مریض-شد-با-صدای-مریم-نشیبا
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
موش کوچولو از خواب ،بیدار که شد شروع به سرفه کرد، گلوش درد می کرد و سردرد داشت. موش کوچولو به رختخواب برگشت و استراحت کرد. خاله پینه دوز فکر می کرد که موشی غذای بزرگ و لقمه های بزرگی برداشته که گلوش درد گرفته. کرم کوچولو گفت به خاطر گوش های بزرگ...
قصه-صوتی-آرزوی-نرگس-کوچولو-با-صدای-مریم-نشیبا
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
نرگس کوچولو با مادر و پدرش زندگی می کرد و کلاس قرآن می رفت و چند سوره یاد گرفته بود. نرگس کوچولو یک روز که بیدار شد دید که پدر بزرگ و مادربزرگش از راه دور آمده اند و خیلی خوشحال شد. مادر بزرگ و پدربزرگ به نرگس گفتند که امشب بعد از افطار با هم به...
قصه-صوتی-مادری-برای-عروسک-کوچولو-با-صدای-مریم-نشیبا
سارا توی زمستان نمی توانست توی حیاط برود و برف بازی کند. سارا تصمیم گرفت برای مادر بزرگش نقاشی بکشد. دخترکی توی صفحه نقاشی کشید و با دخترک توی نقاشی مشغول تماشای برف ها شد که صدای گریه دخترک توی نقاشی بلند شد.دخترک نقاشی،داشت گریه می کرد.این برنامه...
قصه-صوتی-مرغابی-خجالتی-با-صدای-مریم-نشیبا
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
توی یک رودخونه آروم و قشنگ مرغابی کوچکی با پدر و مادرش زندگی می کرد. مرغابی کوچک داستان ما خیلی خجالتی بود. هر وقت مرغابی ها دور هم جمع می شدند، مرغابی کوچیک داستان پیش قورباغه ها و ماهی ها می اومد و می گفت دوست های من ایناها هستند و پیش بقیه نمی...
قصه-صوتی-مهری-و-ماهی-کوچولوی-قرمز-با-صدای-مریم-نشیبا
مهری کوچولو دوست داشت یک ماهی قرمز کوچولو داشته باشد. پدر مهری کوچولو به شرط اینکه مهری کوچولو به ماهی کوچکش به موقع غذا بدهد برای او ماهی خرید. مهری کوچولو یک روز دید که ماهی اش حسابی خودش را به تنگ بلوری می زند بعدش به مهری کوچولو گفت من دوست...
کاردستی کودک: اوریگامی های ساده
اوریگامی از هنرهای بسیار جذاب و مفید برای مهارت های بالا برنده ی افرایش دقت، تمرکز و ظرافت است. محصول نهایی برای کودکان بسیار جذاب خواهد بود و میتوانند تا ساعت ها با عروسک ساخته شده سرگرم باشند. در این مطلب ما چند اوریگامی نسبتا ساده را قدم به قدم...
اوریگامی کاردستی کودک
اگر به دنبال کاردستی کتاب با مقوا برای کودکان پیش دبستانی هستید به این صفحه مراجعه نمائید.  اوریگامی یا ساختن حیوانات و اشیا به وسیله ی تا کردن کاغذ، هنری است که مراحل پیشرفته ی آن به هنر و دقت بسیار زیاد احتیاج دارد. آشنایی کودکان با این هنر...
قصه-صوتی-همسایه-ها-با-صدای-مریم-نشیبا
مریم نشیبا
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
توی جنگلی بزرگ حیوانات با خوبی و خوشی کنار هم زندگی می کردند. اما یک روز برای خانم خرسه از جنگل های دور مهمون آومده بود و مهمون خانم خرسه یک بچه خیلی شیطان داشت. بچه خرس توی باغچه سبزیجات خانم خرگوشه رفت و بهد هم لباس های شسته شده خانم آهو را روی...
قصه-صوتی-ماهی-دم-طلایی-با-صدای-مریم-نشیبا
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
در دریای بزرگی ماهی های قشنگ و جورواجوری زندگی می کردند. در بین این ماهی ها ماهی دم طلایی ای بود که همه ماهیگیر ها دوست داشتند ماهی دم طلایی را صید کنند. ماهی دم طلایی دوست داشت همه جاهای دریا را ببیند، بنابراین به قسمت های دیگر دریا رفت. چیزی نگذشت...
قصه-صوتی-کمک-کردن-به-پدر-و-مادر-با-صدای-مریم-نشیبا
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
دختر کوچولویی بود به نام مریم که نقاشی کشیدن را دوست داشت. مریم دوستی به نام مینا داشت و باهم بازی می کردند. مریم و مینا مداد رنگی داشتند و با هم نقاشی می کشیدند. مینا اتاق ساده و اسباب بازی های کمی داشت. مریم گفت من اتاقی پر از اسباب بازی دارم و هر...
قصه-صوتی-خواب-پنجره-با-صدای-مریم-نشیبا
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
در یک روستا پنجره ایی بود که شیشه های رنگی داشت. اما پنجره به این قشنگی، به خانه ای تعلق داشت که کسی آنجا زندگی نمی کرد. یک روز خانواده ایی به روستا آمدند و به خانه خالی اسباب کشی کردند. پنجره تنها حالا خوشحال بود که از آن به بعد تنها نیست. داستان"...
قصه-صوتی-کار-نادرست-با-صدای-مریم-نشیبا
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
آرمان پسر خوبی بود اما یه اخلاق بدی داشت اونم این بود که بدون اجازه با وسایل دیگران بازی می کرد. مثلا تلفن همراه و کنترل تلویزیون و ... آرمان یک روز با پدر ومادرو دایی اش و پسر دایی اش به پارک رفته بود. پدر آرمان دوربین داشت و مشغول عکس گرفتن با...
قصه-صوتی-پرواز-با-صدای-مریم-نشیبا
مریم نشیبا
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
علی کوچولوی داستان ما خیلی پرواز کردن را دوست داشت. علی کوچولو همیشه آرزو می کرد کاش می توانست پرواز کند و همیشه خودش را روی ابرها تصور می کرد و دلش می خواست مثل پرنده ها باشد. یک روز یک تکه ابر بزرگ توی آسمان دید. ایر تا پنجره علی کوچولو پایین آمد...
قصه-صوتی-آش-نذری-با-صدای-مریم-نشیبا
مریم نشیبا
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
علی کوچولو با صدای مادر بیدار شد و نگاه کرد و دید خونه حسابی شلوغ شده و مادر مشغول انجام کارهاست. مادر به علی کوچولو گفت که علی باید حسابی به او کمک کند تا از پس کارها بر بیاد. علی خیلی عجله داشت که کاسه های آش را برای همسایه ها ببرد و تند و تند از...
قصه-صوتی-کمک-به-هم-کلاسی-با-صدای-مریم-نشیبا
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
سارا و مریم هم کلاسی بودند وتازه مشغول یاد گرفتن خواندن و نوشتن بودند. مریم مریض شده بود و نمی توانست به مدرسه برود تا به درس هایش برسد. اما مینا برای کمک به او به خانه آنها آمد. داستان"کمک به هم کلاسی" با اجرای خانم مریم نشیبا در صدا و سیمای جمهوری...
قصه-صوتی-ثواب-بزرگ-با-صدای-مریم-نشیبا
مریم نشیبا
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
زهرا کوچولو با پدر ومادر و پدر بزرگ و مادر بزرگش در یک خانه زندگی می کردند. مادر زهرا هر روز برای پدربزرگ ومادربزرگ صبحانه آماده می کرد و ناهار و شام برایشان تدارک می دید و کارهای آن ها را انجام می داد. مادر زهرا برای زهرا توضیح داد که چرا باید به...
قصه-صوتی-ماست-شیرین-با-صدای-مریم-نشیبا
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
یک کاسه ماست شیرین توی خانه ایی و در گوشه آشپزخانه ای بود، تا اینکه گربه ایی بو کشید و سراغ ماست آمد. کاسه ماست به گربه اجازه نداد کمی ماست بخورد وگفت من شیرین ترین ماست دنیا هستم. اردک و گنجشکی هم برای رفع خستگی سراغ ماست آمدند، اما کاسه ماست به آن...
قصه-صوتی-سه-دوست-خوب-با-صدای-مریم-نشیبا
۰۰:۰۰
۰۰:۰۰
سنجاب کوچولویی بود که در باغی با موش کوری زندگی می کردند. این دو دوست های خوبی برای هم بودند. موش کوچولو هر روز مشغول کندن چاله می شد و خاک ها را توی باغ می ریخت و این موضوع صاحب باغ را ناراحت می کرد. سنجاب یک روز دید که صاحب باغ در حال گذاشتن چند...
سلام بر مادر و پدرهای عزیز من دنبال یه مشاور یا روانشناس کودک در جنوب تهران حوالی میدان قزوین می گردم. من در حوالی میدان قزوین تهران سکونت دارم و برای مشکلات جدی ای که پسرم پیدا کرده است. پسر من اخیرا با رفتن به مدرسه خیلی دچار مشکلات متعدد مثل شب...

صفحه‌ها