- رادیو کودک
- مهدکودک های تهران
- مهدکودک در نیاوران
- مهدکودک در سعادت آباد
- مهدکودک در شهرک غرب
- مهدکودک در پاسداران
- مهدکودک در تهرانپارس
- مهدکودک در جردن
- مهدکودک در میرداماد
- مهدکودک در تهرانسر
- مهدکودک در قیطریه
- مهدکودک در سهروردی
- مهدکودک غرب تهران
- مهدکودک شرق تهران
- مهدکودک در اقدسیه
- مهدکودک در دولت
- مهدکودک در مرزداران
- مهدکودک در جنت آباد
- مهدکودک در یوسف آباد
- مهدکودک در شیخ بهایی
- مهدکودک در میدان شهدا
- مهدکودک در منظریه
- مهدکودک در اختیاریه و منظریه
- مهدکودک در بلوار کشاورز
- مهدکودک های پونک و سردار جنگل
- مهدکودک در پیروزی، نیروی هوایی
- مهدکودک در شهر زیبا، سازمان آب
- مهدکودک در میرزای شیرازی
- مهدکودک در کرج، مهرشهر، منظریه
- مهدکودک در الهیه
- مهدکودک در شهران شمالی و جنوبی
- مهدکودک های میدان توحید، ستارخان
- مهدکودک در آیت اله کاشانی، سازمان برنامه
- مهدکودک در ولنجک
- مهدکودک در تجریش
- مهدکودک در فرمانیه
- مهدکودک در زعفرانیه
- مهدکودک در حسین آباد، پاسداران
- قصه کودکانه
- روانشناس کودک
- مدرسه در نیاوران
- مشاوره تبلیغ مهدکودک و پیش دبستانی
- موز و لکنت زبان
قصه از جایی شروع شد که بادبادک فلوید لای شاخ و برگ درختی گیر کرد. او برای پایین آوردن بادبادکش اول لنگه کفش نازنینش را به سمت بادبادک پرتاب کرد، اما آن هم لای شاخ و برگ درخت گیر کرد و مجبور شد برای پایین آوردنش، آن یکی لنگه کفشش را هم پرتاب کند ولی...
موش کوچولو عاشق بافتن است. سرانجام روزی یکی از کلاف های زن مزرعه دار نصیبش می شود و دوستانش هم به او کمک می کنند تا به آرزویش برسد. جوجه تیغی دو تا از تیغ هایش را به او می دهد تا از آن ها به جای میل بافتن استفاده کند. موش کوچولو در حال بافتن به سوی...
آموس در باغ وحش شهر کار میکند. او هر روز کمی از وقتش را با دوستانش در باغ وحش میگذراند. با فیل شطرنج بازی میکند، با لاکپشت مسابقهی دو میدهد، کنار پنگوئن خجالتی ساکت مینشیند، به کرگدن که همیشه آب بینیاش میآید کمک میکند و هنگام غروب برای جغد...
اگر دوست داری یک نهنگ ببینی، باید بدانی که به چه چیزهایی نگاه نکنی. رزهای صورتی، پلیکانها، دزدان دریایی و...
اگر میخواهی یک نهنگ ببینی، باید چشم بدوزی به دریا و صبر کنی و صبر کنی و صبر کنی...
این کتاب همزمان هم تخیل کودکان را پرورش می دهد و هم آن...
ویلفرد هیچ وقت گوزنی نداشت. تا این که یک روز، سر و کله ی گوزنی اطراف خانه ویلفرد پیدا میشود. ویلفرد نام گوزن را مارسل می گذارد و برایش توضیح می دهد باید چه قوانینی را رعایت کند تا حیوان دستآموز خوبی باشد.
مارسل گاهی قوانین را رعایت می کند و گاهی...
حس می کنم با دستم، من می بینم با چشمم، من می چشم با این زبون، صداها را من با گوشم می شنوم و بو می کنم با بینی مجموعه ی پنج جلدی است که اطلاعاتی را در باره ی حس های لامسه، بینایی، چشایی، شنوایی و بویایی به مخاطب می دهد.
اطلاعات به شیوه ای بسیار ساده...
هرب شبها پیش از خواب، کتاب قصه میخواند. یک شب، هنگام کتاب خواندن خوابش میبرد و وقتی بیدار میشود خود را در دنیای قصهها میبیند. اما نمیداند چرا هرجا میرود، شخصیتهای خوب و بد قصهها از دستش عصبانیاند و میخواهند تنبیهاش کنند.
هرب کمکم متوجه...
معدن زغال سنگ کجاست، داستان همه کارگران معدنکاری است که خوشیها و زیباییهای زندگی را به ناگزیر میگذارند و به دل زمین میروند. آن جا که سنگ و تاریکی است. آن جا که هوای تازه و خورشید نیست. آنها کار میکنند تا خانواده خود را نان دهند و از برآیند...
کتاب «فراتر از رویا» داستان درباره پسر بچهای است که پیش از به دنیا آمدناش، خواهر بزرگترش را از دست داده است اما هنوز پدر و مادر سوگوار او هستند و غم در خانه جا خوش کرده است.
شبی دخترک به دیدار برادرش میآید و او را به گورستان جایی که به خاک سپرده...
خانم و آقای براون نخستین بار پدینگتون را در ایستگاه قطار دیدند. با برچسبی به دور گردنش که روی آن نوشته شده بود: «لطفا از این خرس مراقبت کنید. متشکرم.»
نخستین شبی که پدینگتون در خانه ی خانم و آقای براون به حمام رفت، فاجعه ای بزرگ رخ داد؛ آب همه ی وان...
مجموعه داستان های کوتاه در چهار جلد که ماجراهای خنده داری را از زندگی روزمره و روابط یک خواهر و برادر از زبان برادر روایت می شود. او شیطنت های خود و کلک های خواهر بزرگترش را با زبانی طنز بیان می کند.
بیشتر ماجراها برای خواننده آشنا است، زیرا در...
توی مدرسه گروه های زیادی هست. ولی پرل همیشه در گروه تک نفره ی خودش است. علاقه دارد شعرهای بی قافیه بگوید، ته ته اسخر بماند و حباب درست کند و آن پایین بماند بی آنکه غرق شود. چیز دیگری هم هست که پرل بیش از هر چیز، آن را دوست دارد و آن گذراندن وقت با...
بیلی میلر هفت ساله است و امسال به کلاس دوم می رود. در روزهای پایانی تابستان، بیلی و خانواده اش در راه قله ی راش مور و تپه های بلک در داکوتای جنوبی در بلوارث مینسوتا می ایستند تا مجسمه ی غول بزرگ سردماغ را ببینند. بیلی زودتر از همه از پله های سکو...
کلاههای خود را سفت بگیرید! در جزیره سامسو در دانمارک بادهای تندی میوزد. با خواندن این کتاب مردمی دوستدار محیطزیست را ملاقات خواهید کرد که اکنون با افتخار خانه خود را جزیره انرژی مینامند.
در روزگاری که افزایش تولید کربن دی اکسید یکی از معضلات مهم...
موش موشک خیلی خرت و پرت جمع میکند و هیچ چیز را دور نمیریزد. یک روز اهالی دهکده تصمیم میگیرند شهر را تمیز کنند و لوازم اضافهشان را در یک بازارچه حراجی بفروشند.
آنها از موش موشک هم دعوت میکنند تا با آنان همراه شود. موش موشک در ابتدا زیر بار نمی...
مینا یک بچه خرگوش خلاق است که میخواهد مسابقه تقویم سالانه بازیافت را ببرد. او اطلاعات زیادی درباره بازیافت دارد، اما نمیتواند بهترین ایده برای پوستر خود را انتخاب کند. خانواده مینا سعی میکنند با انجام روشهای مختلف بازیافت، او را کمک کنند.
والاس...
پدر و فرزندی که در قطب زندگی میکنند، به جای سورتمه سواری روی برف مجبور میشوند به قایق سواری بروند؛ چون مقدار زیادی از یخهای قطب آب شدهاند. آنها دو توله خرس قطبی میبینند که تنها روی تکهای یخ در آب شناورند.
دخترک کنجکاو است بداند مادر تولهها...
مجموعه کتاب های «خوب نگاه کن» با عنوان های ۱- نگاه کن و به خاطر بسپار ۲- نگاه کن و تفاوت را بگو ۳- نگاه کن و مقایسه کن ۴– خوب نگاه کن و حدس بزن است که در آن ها مخاطب تشویق می شود با مقایسه کردن به تفاوت، شباهت و ارتباط بین تصاویر مختلف پی ببرد.
هم...
لولا خواهر کوچک چارلی است. او خیلی کوچک و بامزه است. او دلش میخواهد یک درخت واقعی بکارد، اما برای این کار اول باید در مسابقه بازیافت برنده شود.
کتاب «مسابقه سبز» با تصویرگری جذاب و متن ساده خود، شرح تلاش چند کودک برای جمعآوری زبالههای بازبافتی...
مشق شب خود را ننوشتهاید؟ چه بهانهای میتوانید بتراشید؟ نشستن یک هواپیما پر از میمون در وسط حیاط خانه، حمله یک ربات دیوانه به خانه، قایم کردن مدادها توسط جنها و چندین بهانه دیگر. آیا معلم این بهانهها را قبول میکند؟
کتاب «مشق شبم را ننوشتم چون...
صفحهها
تازه ها