دانا پسر خیلی خوبی بود که به پدر ومادرش کمک می کرد و آسمان را هم خیلی دوست داشت.
دانا دلش می خواست آسمان را از نزدیک ببیند و دوست داشت توی آسمان دوستی داشته باشد. پدر بزرگ دانا مجسمه ساز بود و همیشه برای او مجسمه های کوچک می آورد. پدر بزرگ برای دانا یک اسب بالدار هدیه آورد.
داستان"اسب بالدار" با اجرای خانم مریم نشیبا در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تهیه و تولید شده است.
این قصه از سری قصه های صوتی شب بخیر کوچولو با صدای زیبای مریم نشیبا است. برای گوش دادن به قصه های صوتی بیشتری از مریم نشیبا می توانید روی تگ مریم نشیبا در پائین این مطلب کلیک کنید.
افزودن دیدگاه جدید