قصه های کم کم - قسمت پنجم

قصه-کودکانه-قصه-های-کم-کم

کم اول: خرطومی که فیل نداشت

فیل کوچولو داشت بازی می کرد. تشنه اش شد. رفت لب رودخانه آب بخورد. خرطومش را کرد توی رودخانه. هر چی هورت کشید. هر چی میک زد، هیچی آب نیامد توی خرطومش. فهمید خرطومش گیر کرده! دست زد به خرطومش. دید یک سیب تویش گیر کرده. داد زد: آهای سیبه! چرا راه آب را بستی؟

سیبه گفت: من کرم دارم! نمی گذارد بیایم بیرون.

فیل کوچولو گفت: آهای کرمه! سیبه را ول کن بیاید!

کرمه گفت: سر و صدا نکن! دارم سیب می خورم.

کرمه سیبه را خورد. همه اش را خورد. از توی خرطوم فیل کوچولو آمد بیرون. فیله گفت: تو دیگر چه جور خرطومی هستی؟ چه قدر باریکی! فیلت پس کو؟

کرمه گفت: من فیل ندارم. تو فیل من می شوی، با هم آب بخوریم؟!

فیله گفت: باشد. فیله و کرمه رفتند لب رودخانه و همه ی آب ها را خوردند.

کم دوم: درخت کانگورو

یک درخت بود، موهایش خیلی بلند شده بود. رفت پیش شانه به سر. شانه به سر چشم هایش چپ بود. قرچ این ور موهایش را کوتاه کرد. کلاغ و سیزده تا تخمش افتادند پایین. قرچ آن ور را کوتاه کرد. سنجاب و خانواده اش افتادند پایین. بعد یک قرچ بزرگ این ور، یک قرچ بزرگ آن ور. یک قرچ کوچک بالا، یک قرچ کوچک پایین. درخت شد چی؟ شد یک کانگورو.

کلاغ و سنجاب اول هرهر و کرکر خندیدند و گفتند: تو درختی یا کانگورو؟ بزن برو! بعد های های و وای وای گریه کردند که: حالا ما چی کار کنیم؟ کجا بریم؟ چه خاکی به سر مبارکمون بریزیم؟

درخت کانگورو یک کم فکر کرد. دوباره یک کم فکر کرد. باز یک کم فکر کرد.

می خواست یک بار دیگر فکر کند که یک دفعه چشمش افتاد به کیسه ای که زیر شکمش بود. در کیسه را باز کرد و گفت: نمی خواد هیچ خاکی تو سرتو بریزید. بیایید برید این تو تا موهای من دوباره بلند بشه!

کلاغ با سیزده تا تخمش، و سنجاب با خانواده اش رفتند تو کیسه. درخت کانگورو هم با بوکس چنان کوبید تو صورت شانه به سر که چشم های چپش راست شدند.

نمایش بازخورد های بیشتر

افزودن دیدگاه جدید

کاربر گرامی شماره تماس، ایمیل شما به هیچ عنوان روی وب سایت رادیوکودک نمایش داده نخواهد شد. اگر می خواهید نام شما نیز بصورت عمومی نمایش داده نشود از عبارت "ناشناس" استفاده نمائید. برای مشاهده بازخوردهای بیشتر در این قسمت کلیک کنید.