کودک لوس
لوس شدن کودک به یکی از دغدغه های حوزه تربیت در خانواده ها تبدیل شده است که هر روز نیز در جامعه ما این معضل رو به افزایش است. روان شناسان اعتقاد دارند که لوس بودن و یا لوس شدن کودک یک اختلال رفتاری است که در نتیجه آن کودک نمی تواند به درستی با هم سن و سالان و یا بزرگترهای خود رفتار نموده و تعامل برقرار کند. اگر بخواهیم در مورد علل اصلی لوس شدن کودکان صحبت کنیم باید گفت که یکی از مهم ترین دلایل لوسی کودکان رفتار ضعیف و غیر قاطع والدین می باشد. در واقع این به آن معنا نیست که والدین باید خشن باشند اما والدینی که در برابر تمامی خواسته های کودک سر تعظیم فرود می آورند و به خیال خود دارند به آن ها محبت می کنند علت اصلی لوس شدن فرزند خود هستند. می شود گفت اگر کودک احساس کند که با گریه و زاری و رفتاری این چنینی می تواند شرایط و جو را به نفع خود تغییر دهد این به یک عادت بد در او تبدیل شده که در تمام زمان ها و هر گاه که کودک خواسته ای داشته باشد به اجرا در می آید و در این بین این والدین هستند که با رفتار خود می توانند موجب لوس شدن کودک شده و یا جلوی این امر را برای همیشه بگیرند. علت مهم دیگر در لوسی کودک را می توان تناقض در رفتار های والدین و بزرگتر ها دانست مثلا اگر کودکی یکبار با گریه و زاری نتوانست به خواسته اش برسد اما حس کند که والدین او در مقابل گریه و زاری او رفتار و واکنشی متفاوت از خود نشان می دهند در دفعه بعد روش جدیدی را برای در خواست نامعقول خود انتخاب می کند مثل فریاد زدن و یا جیغ کشیدن لذا پدر و مادر و به طور کلی بزرگترها باید در مقابل رفتارهای کودک واکنشی تقریبا مشابه و هماهنگ از خود نشان دهند.
محبت به کودک اگر به اندازه بجا و معقول باشد نه تنها کودک را لوس نمی کند بلکه به او می فهماند که والدینش او را بدون قید و شرط دوست دارند اما محبت بیش از حد بسیار خطرناک است. محبت به اندازه به این معنا نیست که تمامی خواسته های کودک اجابت شود مثلا گاهی نیاز است تا مادر به جای اینکه دست کودک را بگیرد بگذارد کودک زمین بخورد چرا که زمین خوردن است که بلند شدن را به او خواهد آموخت! پسر یا دختر بودن فرزند تاثیری در لوس شدن او ندارد و در واقع تنها رفتارهای والدین است که سبب لوس شدن کودک خواهد شد چه کودک دختر باشد و چه پسر به خصوص در جامعه ما که پدیده تک فرزندی نیز بسیار رایج شده است.
تک فرزندی رابطه ای بسیار مهم با لوس شدن کودک دارد چرا که والدین در این حالات تمام توجه و محبت خود را متوجه یک نفر کرده و او در این زمینه هیچ رقیبی نمی بیند و به مرور زمان این می تواند موجب لوس شدن فرزند شده و او حس کند که هر چه بخواهد فراهم خواهد شد. در مورد تک فرزندان باید گفت والدین حتما باید محیطی را برای تعامل او فراهم کنند که بتواند موارد زیادی را از رابطه با هم سن و سالان خود یاد بگیرد، علاوه بر آن عدم برآوردن تمامی نیازهای کودک و نیز در نظر گرفتن محرومیت از خواسته ها در مقابل کارهای بد کودک بسیار مفید خواهد بود چون در این حالت کودک می فهمد که آن گونه نیست که هر چه بخواهد و هر گونه رفتار کند تمام خواسته هایش برآورده می شود. همچنین والدین باید اجازه شکست خوردن را به کودک دهند و از او انتظار برآوردن تمام کمبود ها و نقص هایی که در خود دیده اند را نداشته باشند. مثالی برای محرومیت از خواسته ها این است که مثلا اگر کودک با گوشی موبایل بازی می کند و شما برای آن وقت تعیین نموده اید که حتما نیز باید این کار را تعیین کنید اگر پس از گرفتن گوشی از کودک مثلا در وقت شام کودک گریه کرد باید برای مدتی او را از بازی محروم کرده و گوشی را به او ندهید مثلا بگویید برای ۲۴ ساعت از بازی با گوشی به خاطر رفتارت محروم شدی..راهکار قطعی در درمان اختلال لوس بودن کودکان هماهنگی والدین در رفتارها و اصلاح رفتار های خودشان است چرا که عامل اصلی آن ها هستند و لازم است تا والدین تا زمان درمان کامل این اختلال به کودک خود فرصت داده و انتظار اینکه به یکباره او اصلاح شود را نداشته باشند.
چرا کودکان لوس می شوند؟
یکی از دلایل لوس شدن کودکان روش های غیرقابل قبول والدین به لحاظ تربیتی است؛ والدین محبت کنندهِ افراطی که معیارهای تربیتی و روش های یادگیری را در نظر نمی گیرند و صرفاً با محبت های بی حد و حساب مانع اجتماعی شدن رفتارهای کودکان می شوند. چنین کودکانی معنای صبر و تحمل را در زندگی نمی آموزند و انسان هایی عجول و شخصیت هایی متزلزل بار خواهند آمد.
نشانههای کودکان لوس
-خود محور است و تصور میکند که تمامی خواستههای او بدون قید و شرط باید برآورده شود.
-خشنود نگه داشتن او بسیار سخت است.
-به قوانین احترام نمیگذارد و حاضر به سازش نیست و مدام استدلال میکند.
-خواستههای غیر منطقی دارد و تلاش میکند اطرافیان خود را طبق خواست خود کنترل کند.
-پیوسته بیحوصله است و شکایت میکند.
-مفهوم کار سخت و «نه» را درک نمیکند.
-بیادب است و از انجام کمتر کاری لذت میبرد.
به خاطر داشته باشید که بسیاری از این نوع رفتارهای کودکان میتواند ناشی از بیش فعالی کودک باشد در صورت هر گونه شک و تردید در مورد ماهیت رفتار کودکتان با یک متخصص اطفال مشورت کنید. روانشناسان کودک معتقدند که اگر والدین بیش از حد نگران کودک خود نباشند و بیش از حد به خواستههای او بها ندهند، هیچ کودک لوسی وجود نخواهد داشت. وقتی والدین هیچ حد و مرزی برای کودک در نظر نمیگیرند و انتظاراتشان از او کم است، نه تنها به کودک محبت نمیکنند، در واقع به نوعی به او آسیب میرسانند. محبت باید واقعی و صادقانه باشد و البته هرگز نباید محبت را از کودک دریغ کرد؛ ولی حد و اندازه باید نگاه داشت. معنی محبت با پاسخ به توجهات نامناسب کودک متفاوت است.
چگونه کودکان لوس را اصلاح کنیم؟
چنانچه والدین از روش های غیر قابل قبول دست بردارند و در مورد فرزندان خود قوانین تربیتی درستی را اعمال کنند، و به شرط آن که روش های جدید ثابت و مستمر باشد، می توان امید داشت که این روش ها به تدریج مؤثر واقع شوند.
اگر کودک نوپا یا پیش دبستانی دارید که نشانه هایی از رفتار لوس مآبانه از خود بروز می دهد، چندین روش برای متوقف کردن آن وجود دارد.
جبهه متحد تشکیل دهید
شما، همسرتان و کسی که از بچه مراقبت می کند(مثلاً پرستاربچه) در مورد موقعیتهایی که نیاز به قاطعیت یا نرمش دارد، باید مقررات واحدی داشته باشید. کاپ می گوید:" اگر یکی از والدین قاطع و دیگری بسیار مداراگر باشد، کودک در مورد آنچه می تواند داشته باشد و آنچه نمی تواند داشته باشد، بسیار گیج می شود. و وقتی کمی بزرگتر بشود، برای به دست آوردن چیزی که می خواهد، از سیاست یکی از والدین علیه دیگری سوءاستفاده می کند."
نقش تشویق و تنبیه در تربیت کودک
تشویق و تنبیه دو روش متفاوت تربیتی هستند و بایستی ویژگی هایی داشته باشند تا مؤثر واقع شوند. این دو روش چنانچه به موقع و با اصول درست اعمال گردند، می توانند از لوس شدن کودکان جلوگیری کنند. معمولاً کودکان لوس، والدین تسلیم شونده دارند. آنها در مقابل خواسته های کودک فوراً تسلیم می شوند و هر آن چه که او طلب کند، برایش فراهم می کنند. در خانواده ای که کودک لوس پرورش داده می شود، اثری از روش های تنبیهی مناسب دیده نمی شود. یعنی چنانچه کودک کار اشتباهی مرتکب شود یا این که بخواهد تعیین کننده باشد و به والدین خود دستور دهد یا این که با داد و فریاد و عصبانیت حرف خود را به کرسی بنشاند، در این خانواده هیچ گونه روش مناسبی برای جلوگیری از این رفتارها و جهت دهی به آنها وجود ندارد. این نوع خانواده ها از لحاظ روان شناسی به خانواده های محبت کنندهِ افراطی آزاد گذارنده معروف اند؛ خانواده هایی که بی نهایت توجه، محبت و محافظت در مورد فرزندان خود دارند و در عین حال آنها را برای انجام هرگونه عملی آزاد می گذارند. این مسئله بسیار اهمیت دارد که میزان مقاومت، ایستادگی و انعطاف خود را در برابر فرزندانمان مورد بررسی قرار دهیم. بعضی از والدین پس از مقاومتی کوتاه در مقابل تقاضاهای فرزند، تسلیم می شوند و خواسته های کودک را به همان شکلی که او می خواهد برآورده می کنند. محبت در حد متعادل، توجه به نیازها و برآوردن آن ها در حد معقول و داشتن روش های مناسب و علمی برای تشویق و تنبیه کودکان از جمله مواردی است که بایستی در خانواده وجود داشته باشد.
والدینی محبت کننده و در عین حال قاطع باشیم
وقتی صحبت از قاطع بودن به میان می آید، برخی از والدین تصور می کنند که جدی و قاطع بودن به این معناست که مثلاً پرخاشگر هم باشیم و یا این که چنانچه فرزندمان از ما پیروی نکرد، با زور و خشونت مواردی را به او تحمیل کنیم. حال آن که در مقوله های تربیتی، قاطع و جدی بودن به این معناست که از اصولی پیروی کنیم و قوانینی برای فرزندانمان داشته باشیم، به علاوه، اصرار به اجرای آن قوانین در خانواده وجود داشته باشد. ثبات خُلق و ثبات اندیشه و رفتار در والدین ضروری است. چنانچه اصول تربیتی خود را تغییر دهیم و به گفته های خود چندان اعتقادی نداشته باشیم، فرزندان به اصول و قوانین خانواده پایبند نخواهند شد. پس جدی و قاطع بودن به معنای آن است که در اجرای اصول و قوانین خانواده باری به هر جهت رفتار نکنیم.
همه چیز به موقع و در زمان خود بایستی انجام پذیرد
چنانچه کودکان از قوانین خانواده پیروی نکنند و حتی خلاف آن عمل کنند، برای مثال در جمع فامیل رفتاری از آنها سر بزند که مطابق با موازین تربیتی نباشد، آیا لازم است که مثلاً در جمع مورد تنبیه یا سرزنش قرار گیرند؟ مسلماً نه؛ یادآوری نکات تربیتی و قوانین مورد نظر به کودک بایستی در منزل و به طور خصوصی صورت گیرد. کودکان برای قضاوت دیگران راجع به خودشان اهمیت فراوانی قائلند و چنانچه در حضور دیگران مورد توبیخ قرار گیرند رنجیده خاطر می شوند و در پاره ای موارد رفتارهای تلافی جویانه از آنها سر خواهد زد. چنانچه حریم خانواده امنیت و اطمینان لازم را برای کودک فراهم کند، او به راحتی می تواند اشتباهات خود را بپذیرد و هر موردی را که به او تذکر داده شود تغییر دهد.
نگران "حرف مردم" نباشید
بسیاری از مواقع، لوس شدن محصول موقعیتهایی است که بچه در محیطهای عمومی با والدین کلنجار می رود و مایه شرمساری آنها می شود. با خود عهد کنید که بلافاصله از چنین وضعیتهایی خارج شوید تا برای تسلیم شدن در برابر لوس کردن بچه و مدارای بیهوده با او، وسوسه نشوید. برای مثال، وقتی کودک از این که در جشن تولد دوستش شرکت کرده و هیچ هدیه ای نگرفته آشفته و در هم ریخته است، او را بیرون ببرید و مکانی آرام پیدا کنید تا بتوانید به او کمک کنید تا آرام شود. با بحث و مشاجره یا دادن توضیحات مفصل، او را بیش از پیش تحریک و برافروخته نکنید.مادر"ساشا" شانزده ماهه، موافق این روش است: "همیشه وقتی از پارک بیرون می آیم ساشا ناراحت می شه و می زنه زیر گریه و وقتی می خوام بذارمش توی کالسکه اش، با من دعوا می کنه، اما من باهاش بحث نمی کنم. فقط می ذارمش توی کالسکه و راه می افتم. غالباً هم بعد از چند دقیقه خودش ساکت می شه."
از نقاط حساس دوری کنید
اگر می دانید که وقتی با کودک به خرید بروید حتماً برای اسباب بازی به شما التماس خواهد کرد، سعی کنید او را درخانه یک دوست، فامیل یا پیش پرستارش بگذارید و بعداًَ بدنبال او بروید. با اعمال این روش، ممکن است او پس از مدتی عادت خودش را مبنی بر درخواست همیشگی اسباب بازی در موقع خرید منزل به فراموشی بسپارد. دراین صورت، پس از مدتی می توانید در وضعیتی تازه، باز هم با هم به خرید بروید.دقت کنید که وقتی یکی از شما خسته است به محیط های حساسیت برانگیز نروید. وقتی روزی طولانی و سخت را پشت سر گذاشته اید، بیشتر احتمال دارد تسلیم بچه بشوید، بچه هم اگر خسته باشد یا به اندازه کافی استراحت نکرده باشد، احتمال تحریک شدن و بهانه گیری اش بیشتر است.
بتدریج تغییر رویه دهید
اگر کودک شما قبلاً رفتار لوس مآبانه ای داشته که می خواهید آن را تغییر دهید، رویه ضد لوس کردن خودتان را به آرامی پیش ببرید که به بچه شوک وارد نشود. برای مثال، اگر بچه شما عادت دارد وقتی با هم به سوپر مارکت می روید چندین شکلات و آبنبات چوبی و بیسکویت بردارد، به مرور تعداد آبنبات هایی که اجازه می دهید بردارد کم کنید تا زمانی که تنها اجازه داشته باشد یک شکلات یا آبنبات انتخاب کند.
از تقویت مثبت استفاده کنید
دکتر تامسون می گوید: قبل از این که با هم به میهمانی یا خرید بروید، به کودک بگویید: "می دونم که وقتی من و تو با هم بریم خرید، تو پسر خیلی خوبی خواهی بود." و اگر بچه واقعاً رفتار خوبی داشت، او را تحسین کنید، و پیش دوستان و فامیل به نحوی که به گوش خودش برسد، از او تعریف و تمجید کنید، مثلاً به این شکل: "نمی دونین مری توی سوپر مارکت چه قدر رفتارش خوب بود، من بهش افتخار می کنم."
بینش کودک را تقویت کنید
کمک کردن به بچه های نیازمند، باعث می شود آنها قدردان چیزهایی که دارند باشند.
خانم "لی" از سینسیناتی می گوید: "من کودک دو ساله ام رو تشویق کردم تا با هم توی خانه چیزایی برای مؤسسه خیریه محله مون جمع کنیم، باور کنین حتی بچه های خیلی کوچیک هم می تونن بفهمن که چه قدر خوشبخت هستند."
نتیجه گیری
رفتارهایی که از کودکان سر می زند و در واقع سبک زندگی آنان را نشان می دهد، آموختنی و اکتسابی است. بنابراین آن چه در مورد شخصیت، عادات، تجربیات و یادگیری کودکان مشاهده می کنیم، همه نشأت گرفته و تأثیرپذیر از محیط زندگیشان است. روش هایی که والدین در قبال فرزندان اعمال می کنند، از جمله روش های تشویقی و تنبیهی، قوانین و مقررات در خانواده، نحوه اجرای قوانین خانواده، انعطاف داشتن، سختگیر، قاطع و یا تسلیم شونده بودن در ساخت فکری کودکان و رفتارهای آنان بسیار مؤثر است.
منابع: سایت kodakonojavan.com , akairan.com , persianpersia.com
افزودن دیدگاه جدید