ترس انواع مختلفی دارد که بسیاری از افراد در جنبه های مختلف زندگی خود با آن مواجه می شوند. ترس از قرار گرفتن در یک محیط باز، ترس از قرار گرفتن در یک جمع، ترس از قرار گرفتن در محیط تاریک، ترس از برقراری ارتباط با جنس مخالف، ترس از قرار گرفتن در فضایی بسته و تنگ، ترس از سخنرانی در حضور جمع و هزاران ترس دیگر وجود دارند که بسیاری از افراد را در طول زندگی آزار می دهند. ترس تنها مختص بزرگسالان نیست بلکه در کودکان نیز می تواند به طور باورنکردنی وجود داشته باشد.
نکته بسیار مهم در مورد ترس این است که ترس فقط در صورتی که از حالت نرمال خود خارج شود ترس نامیده می شود به طور مثال اگر یک کودک از ارتفاع بالا در نوک یک قله بترسد نمی توان او را کودک ترسو نامید اما اگر یک کودک در حضور خانواده خود جرات رفتن به اتاق خودش را نداشته باشد و از تنهایی و تاریکی در اتاقش به شدت وحشت داشته باشد می شود او را در زمره کودکان ترسو قرار داد.
نکته مهم در کاهش ترس در کودک ترسو این است که باید او را به تدریج با این کار اشنا نمود مثلا اگر او از شنا کردن در عمق یک متری می ترسد ابتدا لازم است تا در عمق سی سانتی قرار گرفته و ارام ارام و با گذشت زمان از او انتظار قرار گرفتن در عمق یک متری را داشت و نه اینکه یکباره او را در درون عمق یک متری پرتاب کرد و گفت ایرادی ندارد و ترسش ریخته می شود! چرا که این کار می تواند بسیار خطرناک باشد و حتی منجر به مرگ نیز شود.
باید برای کاهش ترس در کودکان ترسو با ان ها همراه شد مثلا در مثال بالا اگر پدر به ارامی دست فرزند خود را بگیرد و او را با محیط استخر و آب آشنا نماید کودک کم کم می تواند به شرایط عادت کرده و ترسش فرو می ریزد اما تصور کنید که پدری به جای این کار به یکباره فرزند خود را در درون اب بیندازد.
در واقع در صورت بروز چنین اتفاقی کودک به پدر و یا مادر بی اعتماد شده و ترسی دیگر در او به وجود می آید که ترس از والدین است و اگر او به این مرحله برسد نه تنها بسیاری از ترس هایش خوب نمی شود بلکه بدتر نیز خواهد شد و دیگر به هیچ نحوی نمی توان به راحتی ترس ها را در او از بین برد و به او کمک کرد.
استفاده از واژه های مثبتی مانند ” می دونستم که تو میتونی” مطمنم که تو شجاعی” و این قبیل عبارات می تواند اعتماد به نفس را در کودک افزایش داده و هم چنین مثالهایی از قهرمانان شخصیت هایی که فرزند در کارتون و فیلم و با داستان خوانده بسیار مهم می باشد. مثلا بگویید ” پسرم مثل فلان قهرمان شجاع است” البته این نکته را باید دقت نمود که کودک نباید حس کند که تحت فشار است بلکه به آرامی و ظرافت باید این موارد به او گفته شود.
نکته مهم بعدی این است که اگر کودک ترسو از مواجهه با ترس فرار کرد یک امر طبیعی است و نباید حمایت شما از بین رود چرا که در این صورت او احساس ترس بیشتری نموده و ممکن است که به طور کلی اعتماد به نفسش از بین برود پس نیاز است تا دائما او حس کند که شما به عنوان حامی و پشتیبان او هستید حتی اگر او هنوز آمادگی شکست ترس و مواجهه شدن با آن را به خوبی نداشته باشد.
نکته مهم دیگر این است که می بایست صبور باشد و فرصت های زیادی به فرزند خود بدهید مثلا اگر او نتوانست با ترسش مقابله کند به او بگویید” هیچ ایرادی ندارد هنوز هم فرصت داری” این جمله به او می فهماند که تسلیم شدن معنایی ندارد و همواره باید امیدوار بود.
مورد مهم دیگر این است که هرگز نباید ترس ها را در یک کودک ترسو کم انگاشته و آن ها را مسخره نمود چرا که جنس ترس در آن ها با بزرگسالان متفاوت است مثلا نباید به او بگویید” تو که دیگر بچه نیستی، این که ترسی ندارد” و به جای آن می شود گفت” من هم از برخی چیزها می ترسم که شاید تو نترسی” اما ترس نمی تواند من را شکست دهد و نکته مهم هم همین است که کودک بفهمد که می تواند بزرگترین ترس ها را نیز شکست داده و راحت شود.
در نهایت و در صورت رعایت موارد گفته شده اگر باز هم کودک ترس های زیادی دارد که روند زندگی اش را مختل نموده مشاوره با متخصصان روانشناسی می تواند بسیار مفید و راهگشا باشد.
پدر و مادرهایی که کودک دارند با مسئله ترس در آنها آشنا هستند. در این موقعیت ها مؤثرترین عامل در کاهش ترس کودک نوع رفتار والدین است. برای کودکی که از چیزی می ترسد، نصیحت کردن و گفتن از غیر واقعی بودن ترس فایده ای ندارد. بلکه لازم است اقداماتی انجام بشود.
کودک شما از کی ترسو شد؟
بچه ها ممکن است به دلیل تفاوت های شخصیتی و ارثی بعضی بی باک تر و بعضی دیگر محافظه کارتر به دنیا بیایند اما هیچ کدام ترسو زاییده نمی شوند. پس اولین کاری که در کمک به کودک برای غلبه بر ترسش باید انجام دهید، توجه به علت یا نقطه آغاز ترس های او است. برای مثال به چند مورد از این علت ها اشاره می کنیم:
۱. از وقتی سرکار رفتم. ترس نشانه عدم احساس امنیت است. یکی از دلایل ترس در کودکان این است که به دلایل مختلف از احساس امنیتی که قبلاً داشته اند یا انتظار دارند که داشته باشند محروم می شوند. مثلاً وقتی که کودک به دلیل شاغل بودن مادر مجبور می شود ساعاتی را در جایی به جز خانه بگذراند که احساس امنیت خانه را به او نمی دهد.
ترس ناشی از احساس خطر است به همین دلیل در مواقعی که کودکتان احساس ترس می کند، کاری کنید که به او احساس امنیت بدهد
۲. از وقتی پیش دبستانی رفت. ترس از جدایی از والدین یکی از ترس های مهم در بعضی از کودکان است که در موقعیت هایی که مستلزم جدا شدن از آنها به خصوص مادر است بروز می کند.
۳. از وقتی به این خانه آمدیم. تغییرات هم می توانند باعث ترس در کودکان شوند. مثلاً رفتن به خانه جدید که کودک هنوز با جاهای مختلف آن آشنایی ندارد می تواند موجب ترس در او بشود.
۴. از وقتی فیلم هیولا را دید. یکی از دلایل مهم شکل گیری ترس در کودکان، تجربه غیر مستقیم ترس است برای مثال وقتی که او چیزی ترسناک را در فیلم ببیند یا متوجه ترس خود شما از پدیده ای بشود شروع می کند به ترسیدن.
۵. از وقتی تصادف کردیم. بعضی از ترس ها هم به دلیل تجربیات واقعی به وجود می آیند مثل تصادف کردن، گم شدن، آُسیب دیدن و همینطور گفته های افراد مورد اعتماد درباره ترسناک بودن دکتر، آمپول و ...
از این ترس ها نگران شوید!
همه ترس های کودکان نگران کننده نیستند و اغلب آنها بعد از مدتی فراموش و یا رفع می شوند. برای کمک به شناسایی ترس هایی که باید آنها را در کودک تان جدی بگیرید توجه شما را به چند نکته مهم جلب می کنم:
۱. کودک شما چند ساله است؟ بعضی از ترس ها را اکثر بچه ها در سن خاصی تجربه می کنند مثل ترس از تنها خوابیدن در اتاقشان و یا ترس از تاریکی و... اما اگر کودک شما مثلاً در سن شش سالگی هنوز نمی تواند در فاصله ای که شما به نانوایی می روید و برمی گردید در خانه تنها بماند، باید به فکر بیفتید.
۲. چند وقت از ترس او می گذرد؟ اکثر ترس های کودکان گذرا هستند و خیلی دوام نمی آورند. پس اگر فرزند شما برای مدتی طولانی با ترس خاصی دست و پنجه نرم می کند، بهتر است یک روانشناس را ملاقات کنید.
۳. ترس او چقدر شدید است؟ برای مثال اگر کودک شما از تنها خوابیدن در اتاقش می ترسد و شما چند دقیقه کنارش بمانید تا به خواب برود، برای او کافی است و می تواند تا صبح آرام می خوابد یا اینکه مرتب بیدار می شود و حضور شما را در اتاقش چک می کند؟
۴. ترس او چقدر مزاحم است؟ اگر ترس او طوری است که موجب محروم شدن او از بعضی موقعیت های مفید مانند رفتن به مهد، بازی کردن با اسباب بازی های شهربازی و یا رفتن شما به سرکار می شود باید فکری برای آن بکنید.
با کودک ترسو این طور رفتار کنید
توصیه می کنم چند راهکار زیر را در تعامل با فرزندتان امتحان کنید:
۱. او را مجبور به شجاعت نکنید. ترس کودک از نگاه شما افراطی یا غیر منطقی است اما از دید خود او کاملاً به جا و درست است. بنابراین مجبور کردن او به انجام کاری که از آن می ترسد مثلاً قرار دادن او در یک اتاق تاریک، می تواند موجب وارد شدن صدمات روانی بیشتر به او بشود.
ترس از جدایی از والدین یکی از ترس های مهم در بعضی از کودکان است که در موقعیت هایی که مستلزم جدا شدن از آنها به خصوص مادر است بروز می کند
۲. او را تحقیر و سرزنش نکنید. فرق ترس های بزرگترها با کودکان در اندازه ترس ها است واگرنه همه انسان ها چه بزرگ و چه کوچک ترس هایی را تجربه می کنند. پس به جای سرزنش کردن و تحقیر کردن او با او همدلی کنید و برای مثال به او بگویید که شما هم در کودکی تان از چیزهایی می ترسیدید اما کم کم یاد گرفتید چگونه دیگر از آنها نترسید.
۳. به او احساس امنیت بدهید. ترس ناشی از احساس خطر است به همین دلیل در مواقعی که کودکتان احساس ترس می کند، کاری کنید که به او احساس امنیت بدهد. اگر می توانید کنارش باشید و به او اطمینان بدهید که مراقبش هستید و اگر نمی توانید کنارش باشید به او ابزاری برای احساس امنیت بدهید مثلاً یک شی ء کوچک یا یک کلمه به او بدهید تا بتواند هر موقع که ترس به سراغش آمد با استفاده از آن دوباره احساس امنیت کند.
۴. عامل ترس را رفع کنید. به خصوص اگر ترس کودک شما از نوع نگران کننده است باید با مراجعه به روانشناس در رفع صحیح علت آن اقدام کنید.
۵. صبور باشید. ترس یک دفعه از بین نمی رود بلکه تدریجی کم می شود. تا آن موقع سعه صدر داشته باشید.
۶. بازی، قصه و فیلم های مناسب را فراموش نکنید. بچه ها از بازی، تماشای فیلم و شنیدن قصه چیزهای زیادی یاد می گیرند. اگر از آنها به صورت هدفمند استفاده کنید می توانید به کاهش ترس کودکتان کمک بکنید.
۷. خودتان شجاع باشید. شما مهمترین الگوی کودکتان هستید، پس اگر از چیزی می ترسید هر چه زودتر بر آن غلبه کنید.
علاوه بر این به نکات زیر نیز توجه کنید:
- کودک ر ا به تدریج به عامل ترسآور نزدیک کنید
اگر کودک شما از شخصیتی خیالی مثل لولوخورخوره میترسد مقدار فاصلهای که بین خود و لولو احساس میکند بر میزان ترس او تأثیر خواهد داشت. برای مثال اگر او فاصله خود تا لولو را ۱۰ متر بداند نسبت به زمانی که آن را درست مقابل خود ببیند ترس کمتری را تجربه خواهد کرد. به عبارت دیگر به عنوان یک قاعده باید این نکته را در نظر داشته باشید که میزان ترسی که تجربه میشود با موقعیت تناسب دارد. در نتیجه بهتر است وقتی میخواهیم کودک را با عامل ترسآور مواجه کنیم از موقعیتهایی شروع کنیم که ترس کمتری را در او برمیانگیزند. با این راهبرد میتوان کودک را برای مدت زمان بیشتری در آن موقعیت نگه داشت و شرایطی را برای او فراهم آورد که کاهش ترس و افزایش احساس تسلط بر موقعیت را در درون خود احساس کند
- با کودک همراه باشید
مجبور کردن کودک به روبرو شدن با عامل ترس آور به نتیجه خوبی نمیانجامد. مطمئناً شما هم نمیخواهید او را مجبور به این کار کنید بلکه میخواهید شرایطی فراهم کنید که کودک احساس کند که میتواند بر موقعیت ترسناک تسلط داشته باشد. بهترین راه برای رسیدن به این هدف این است که با کودک همراه شوید. همراه شدن یعنی: ۱. از کودک سۆال کنید که آیا میخواهد چیزی را امتحان کند که کمی او را میترساند و ۲. به او اطمینان دهید که در تمام مدتِ مواجهه با عامل ترس آور در کنار او خواهید ماند.
- کودک را تشویق کنید شجاع باشد
از تشویق غفلت نکنید. به کودک بگویید که میتواند شجاع باشد چرا که او چیزی از شخصیتهای شجاعی که میشناسد کم ندارد. برای او از شخصیتهای شجاع مورد علاقهاش مانند شخصیتهای کتابها، کارتونها و فیلم ها به عنوان نمونههای شجاعت مثال بزنید (البته شخصیتهایی که با فرهنگ و سبک زندگی ما همخوان باشند)، این به معنای مقایسه کردن نیست. شما فقط به کودک میگویید که قهرمانها شجاعند چون با ترسهایشان روبرو میشوند و او هم میتواند یک قهرمان باشد. البته نباید طوری رفتار کنید که کودک احساس کند میخواهید او را تحت فشار بگذارید. اگر این کار با ظرافت انجام شود کودک از آن استقبال میکند. همچنین در طی مدتی که کودک با ترس خود روبرو میشود عباراتی مانند "همینه"، "تو خیلی شجاعی"، "میدونستم که از پَسِش برمیآی"، "من به این همه شجاعت تو افتخار میکنم" را نثار او کنید. میتوانید از سایر پاداشها نیز استفاده کنید.
- اگر کودک از مواجهه با ترس عقب کشید او را تنبیه نکنید
وقتی کودک با عامل ترسآور مواجه میشود غرق در اضطراب میشود و برای این که بتواند از اضطراب خود کم کند به حمایت شما نیاز دارد. حال اگر شما به دلیل اینکه کودک نیمههای راه پا پس میکشد او را تنبیه کنید از دو ناحیه به او آسیب میزنید: ۱. احساس اجبار به روبروشدن با ترس را در او بر میانگیزید. ۲. حمایت خود را از او میگیرید. اگر کودک از روبرو شدن با ترس پشیمان بشود واکنش عجیب و غریبی نشان نداده است. او فقط میخواهد یک پیام را به گوش شما برساند: «من هنوز آماده نیستم آنطور که شما انتظار دارید با ترسم روبرو شوم
- صبر و استقامت پیشه کنید
اگر میخواهید روزی را ببینید که کودکتان بر ترسش غلبه کرده است صبور باشید. غلبه بر ترس یک شبه اتفاق نمیافتد. اگر میخواهید به کودک کمک کنید با ترس مواجه شود و در عین حال نمیخواهید او را مجبور به این کار کنید، در هر بار ناکامی به او بگویید "عیبی نداره، فردا بازم فرصت داری". همین چند کلمه این پیام را به کودک میفرستد: «من تسلیم نخواهم شد چون از تو ناامید نیستم و مطمئنم تو یک روز با ترست روبرو خواهی شد و من تا آن موقع کنار تو خواهم ماند
- با کودک همدلی کنید
ترسهای کودک را جدی بگیرید چون آنها برای او بسیار واقعی و جدی هستند. از دید کودک ترس از فلان چیز اصلاً شوخی و کم اهمیت نیست پس لطفاً از جملاتی مانند "تو که دیگه بچه نیستی، این کارها مال کوچولوهاست" اجتناب کنید. اگر ترس او را کم اهمیت بیانگارید کودک احساس میکند که دارید او را مسخره میکنید و در نتیجه دیگر در مورد ترسهایش با شما صحبت نخواهد کرد. در عوض، گفتن جملاتی مانند این که "میفهمم، چیزهایی هم هست که من را میترسونه. مهم این است که اجازه ندهیم ترس ما را شکست بده" به کودک کمک میکند تا احساس کند که شرایط او را درک میکنید و او تنها نیست
- در صورت نیاز از یک متخصص کمک بگیرید
اگر ترسهای کودک طوری است که زندگی او را تحت تاثیر قرار داده و یا در بروز توانایی های بالقوه او اخلال ایجاد کرده است از یک متخصص کمک بگیرید.
منبع: تبیان , سایت کودک و نوجوان , سایت الو دکتر
افزودن دیدگاه جدید