در یک روز بارانی بال های گنجشک کوچولو آسیب می بیند و دیگر قادر به پرواز نیست. دوستش، موش، و کلاغ پیر از او پرستاری می کنند. گنجشک پس ازمدتی می فهمد که قادر نیست پرواز کند.
موش و کلاغ به او تند راه رفتن را یاد می دهند و پاهای او کم کم قوی می شود. او اگر چه دیگر قدرت پرواز ندارد ولی از دویدن در چمنزار به همراه دوستش، موش همان قدر لذت می برد که از پرواز در گذشته. او روش تازه ای برای لذت بردن از زندگی با شرایط جدید خود پیدا کرده است.
داستانی برای قوی بودن و پایداری و پذیرش شرایط جدید و ایستادگی در برابر اتفاق های سخت چون بیماری و تصادف.
منبع کتاب گنجشک من بدو ... بدو.... وب سایت کتابک است. برای دریافت اطلاعات بیشتر می توانید به این وب سایت بی نظیر رجوع کنید.
افزودن دیدگاه جدید