پرده ایی حصیری روی پنجره خانه قدیمی روی دیوار بود پرده حصیری آرزو داشت که از آنجا برود. روزی صاحبخانه پرده جدیدی گرفت و پرده حصیری را از روی دیوار برداشت.
پسر بچه ایی بعد از مدتها سراغ حصیر رفت و چند تا از چوب های حصیر را جدا کرد. پرده با نگرانی به بچه نگاه کرد. پسر بچه با حصیرها بادبادک ساخت. پرده حصیری خیلی خوشحال شد از اینکه می توانست توی آسمان آبی پرواز کند.
داستان"آرزوی پرده حصیری" با اجرای خانم مریم نشیبا در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تهیه و تولید شده است.
این قصه از سری قصه های صوتی شب بخیر کوچولو با صدای زیبای مریم نشیبا است. برای گوش دادن به قصه های صوتی بیشتری از مریم نشیبا می توانید روی تگ مریم نشیبا در پائین این مطلب کلیک کنید.
افزودن دیدگاه جدید