سعید خواهر و برادری نداشت و با پدر و مادرش زندگی می کرد البته مادر بزرگش هم با آنها بازی می کرد.
یک روزسعید کوچولو، گربه ایی را توی حیاط دید و از مادر بزرگش اجازه گرفت و برای بازی به حیاط رفت. گربه کوچولو پاهاش زخمی شده بود و سعید از پدرش اجازه گرفت که گربه را تا خوب شدن پایش پیش خودش نگه دارد. سعید اسم گربه اش را ملوس گذاشت.
داستان"سعید و ملوس" با اجرای خانم مریم نشیبا د رصدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تهیه و تولید شده است.
این قصه از سری قصه های صوتی شب بخیر کوچولو با صدای زیبای مریم نشیبا است. برای گوش دادن به قصه های صوتی بیشتری از مریم نشیبا می توانید روی تگ مریم نشیبا در پائین این مطلب کلیک کنید.
افزودن دیدگاه جدید