قصه کودکانه نی نی غوله - قسمت سوم

قصه-کودکانه-نی-نی-غوله

تیپ تاپ تیپ تاپ

نی نی غوله گفت: من گرسنه ام.

مامان غوله یک تخم مرغ گنده آورد. آن را شکست: تَرَق.

یکهو یک جوجه ی گُنده از توی تخم بیرون افتاد: تالاپ.

جوجه نوکش را باز کرد. دنبال نی نی غوله دوید و گفت: مامان، مامان.

نی نی غوله داد زد: کمک، کمک!

بابا غوله آمد. به جوجه گفت: کیش، کیش.

جوجه ی گُنده از آن جا دور شد: تیپ، تاپ، تیپ، تاپ.

قلپ قلپ

نی نی غوله گفت: آب می خواهم.

مامان غوله او را کنار دریاچه برد و گفت: بفرما!

نی نی غوله همه ی آب ها را خورد. هورت، هورت.

ماهی ها داد زدند: آب، آب!

بابا غوله یک تکّه ابر از آسمان برداشت و آن را توی دریاچه چلاند: شر، شر.

دریاچه پر از آب شد. ماهی ها آب خوردند: قلپ، قلپ.

بیب بیب قام قام

نی نی غوله گفت: من یک ماشینم: بیب، بیب!

مامان غوله گفت: من را به گردش ببر.

بابا غوله دوید و گفت: من هم می آیم. ایست، ایست!

مامان غوله و بابا غوله، لباس نی نی را گرفتند.

نی نی غوله هر جا رفت، آن ها هم رفتند: قام، قام!

نی نی غوله خسته شد و ایستاد.

بابا غوله گفت: پیاده شویم. ماشین پنچر شد. فیس، فیس!

لالا لالا

نی نی غوله گفت: خوابم می آید.

مامان غوله گفت: لالا، لالا!

صدای جیرجیرک آمد: جیر جیر، جیر جیر!

بابا غوله به او گفت: هیس، هیس!

جیرجیرک از آن جا رفت.

نی نی غوله خوابید: هوف، هوف!

بابا غوله هم خوابید: خارپوف، خارپوف!

مامان غوله گفت: وای، وای! وای، وای!

 

نمایش بازخورد های بیشتر

افزودن دیدگاه جدید

کاربر گرامی شماره تماس، ایمیل شما به هیچ عنوان روی وب سایت رادیوکودک نمایش داده نخواهد شد. اگر می خواهید نام شما نیز بصورت عمومی نمایش داده نشود از عبارت "ناشناس" استفاده نمائید. برای مشاهده بازخوردهای بیشتر در این قسمت کلیک کنید.