روزی روزگاری اردکی بود که از بخت بد با کشاورز پیر و تنبلی زندگ می کرد. اردک همه کارهای مزرعه را می کرد. کشاورز تمام روز توی تخت می ماند. او مدام فریاد می زد: «کارها رو به راه است؟». اردک جواب می داد: «کواک! ». اردک بیچاره گوسفند ها را از تپه پایین می آورد، مرغ ها را توی مرغ دانی می کرد و ... کشاورز مدام فریاد می زد: «کارها رو به راه است؟». اردک جواب می داد: «کواک! »
تا آن که روزی از روزها ...
همکاری، رعایت کردن حال دیگران و به خصوص کمک کردن به افرادی که مورد زورگویی و بهره کشی قرار گرفته اند نکاتی هستند که در این کتاب به زیبایی و هنرمندانه در لابه لای متنی ساده و روان گنجانده شده اند. صداها و آواهای قابل تکرار برای مخاطبان خردسال جذاب اند و باعث همراهی آنان در خوانش متن و روند حرکت داستان می شوند. تصاویر آبرنگی لطیف و خلاقانه اْکسنبری بر غنای کتاب و جذابیت آن افزوده است. متن ساده و در عین حال چند لایه این کتاب تصویری امکان بحث و تبادل نظر در باره مفاهیم عمیقی چون زورگویی، مبارزه با تنبلی و تن پروری، ایستادن در برابر زور، میزان تن دادن به خواسته های دیگران، مرز میان همیاری و بهره کشی و... را فراهم می کند.
منبع کتاب اردک کشاورز وب سایت کتابک است. برای دریافت اطلاعات بیشتر می توانید به این وب سایت بی نظیر رجوع کنید.
افزودن دیدگاه جدید