کسب استقلال و مهارت در کودکان از سال های اولیه تولد او شروع می شود و بچه ها به طور طبیعی و غریزی دوست دارند کارهایشان را خودشان انجام بدهند و یاد بگیرند.
مسئولیت نهایی والدین، آماده کردن فرزند برای دستیابی به استقلال واقعی است. ما در صورتی می توانیم بگوییم این وظیفه را به خوبی انجام داده ایم که فرزندان ما به هنگام ترک خانه و آماده شدن برای شروع و ساختن بنای یک زندگی جدید، دارای اعتماد به نفس باشند.
استقلال وعزت نفس ارتباطی عمیق با یکدیگر دارند. خود ما وقتی وظایفی را که زندگی بر عهده مان قرار داده انجام می دهیم، خود را با دیدی مثبت تر ارزیابی می کنیم. وقتی مهارت های جدید می آموزیم، اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کنیم،کمتر به دیگران اتکا می کنیم و احساس ارزش قائل شدن برای شخصیت خودمان بیشتر در ما رشد می کند.
کسب استقلال در کودکان و کمک به آنها در این زمینه، از سال های اولیه تولد او شروع می شود.بچه ها به طور طبیعی و غریزی دوست دارند کارهایشان را خودشان انجام بدهند. همه کاری که می توانیم در این زمینه انجام دهیم این است که آنها را برای رسیدن به خواسته هایشان تشویق و دلگرم کنیم، به آنها فرصت دهیم و از آنها حمایت کنیم تا بتوانند مهارت های جدید را به خوبی یاد بگیرند.
کافی است به بچه های کوچکی که تازه چنگ زدن، چرخیدن و خزیدن و راه رفتن را یاد گرفته اند کمی توجه کنیم. البته ما باید در کنارشان باشیم تا خطری آنها را تهدید نکند ولی انجام این کارها با خود آنهاست در مرحله نوپایی می توانیم کاری بکنیم که کودکانمان در انواع مهارت هایی که یادگیری، آن خاص خود آنهاست مستقل باشند.
با در نظر گرفتن این مطلب که اعتماد به نفس از توانایی و مهارت در چیزی می آید، چند راه برای قویتر کردن فرزندانتان معرفی می کنیم که از طریق آنها می توانید حس ناامیدی و ناراحتی کودک از ناتوانی در انجام بعضی کارها را از بین ببرید.
روشهای تقویت استقلال در کودکان:
۱- بگذارید کودک مالک بدن خود باشد . ( خودداری از کنار زدن مداوم موهای کودک ، تکاندن خاک لباسش ، مرتب کردن یقه اش و .. )
۲- خودتان را از جزئیات زندگی کودک دور نگاهدارید ( وقتی تکالیف مدرسه تو انجام می دی راست بشین ،موهاتو از جلوی چشمت بزن کنار ،دگمه های آستینت را ببند و … )
۳- هر قدر کودک کم سن و سال باشد ،درباره اش جلوی روی او صحبت نکنید .
۴- بگذارید کودک خود پاسخ بدهد (نشانه واقعی احترام به استقلال کودک این است که به سئوال کننده بگویید « خودش به شما می گه ، اون خودش می دونه » ) .
۵- به آمادگی « نهایی » کودک احترام بگذارید ( گاهی اوقات کودک می خواهد به طور حتم کاری انجام دهد ولی از نظر جسمی و عاطفی هنوز برای آن کار آمادگی ندارد ،به جای مجبور کردن کودک می توان به او قوت قلب داد که آمادگی نهایی را به دست خواهد آورد ) .
۶- مواظب « نه » های زیادی باشید ، بعضی از کودکان یک « نه » صریح را جمله ای مستقیم علیه استقلالشان تلقی می کنند ، تعدادی جانشین های مفید هست که می توانند بدون مواجهه و برخورد ، قاطع باشند.
۷- اگر امکان دارد « بله » را جانشین « نه » کنید . ( می تونیم بریم بازی ؟ به جای « نه ، تو هنوز ناهار نخوردی » بگویید « بله، البته کمی بعد از اینکه نهار خوردی » )
۸- برای فکر کردن کمی به خود وقت دهید . ( می تونم خونه دوستم بخوابم ؟ به جای « نه ، تو هفته پیش اونجا بودی » بگویید « بذار در موردش فکر کنم » )
با اینکه کلمه نه کوتاه است و بعضی از جانشین های آن طولانی به نظر می رسد ، اگر مشاجره معمول را که ناشی از گفتن « نه » است در نظر بگیریم ، اغلب طولانی ترین راه ، کوتاهترین می شود .
۹- بگذارید خودش کارهایش را انجام دهد. گاهی پدر و مادر برایشان راحت نیست که دخالت نکنند و هنگامی که کودک در تلاش است کاری انجام دهد زود به کمک او می شتابند. گاهی از این که فرزندتان در انجام کاری وقت زیادی تلف می کند و نمی تواند فوراً آن را انجام دهد خسته می شوید. ولی باید اجازه دهید او این تجربه ها را پشت سر بگذارد و با کمک کردن به او در واقع به نفع او کاری نکرده اید. باید بگذارید او شانس یادگیری درس هایی در خصوص این کارها را داشته باشد و به او فرصت بدهید تا ببیند خودش چه کار می تواند بکند. این به او قدرت می دهد.
۱۰- بگذارید تقلا کند. پدر و مادرها دوست دارند موفقیت فرزندانشان را ببینند و اغلب برایشان سخت است که ببینند کودک در حال تقلا است. ولی باید در مقابل این وسوسه مقاومت کنید و به او کمک نکنید و بگذارید تلاشش را بکند. به او فرصت بدهید تا با مشکلات روبرو شود و آنها را خودش حل و فصل کند. به این فکر کنید که وقتی کودک به تلاش و چالش با مشکلات ادامه می دهد درس مهمی می گیرد و یاد می گیرد که نباید تسلیم شود و باید ناامیدی و ناراحتی را تحمل کند تا به هدفش برسد. البته هیچکس نمی خواهد که فرزندش ناراحتش شود و این ناراحتی به او فشار بیاورد، ولی کمی ناامیدی هم باعث می شود که کودک مقاومت بیشتری داشته باشد. وقتی دیدید که لازم است مداخله کنید و به او کمک کنید، سعی کنید خودتان کاملاً کنترل را در دست نگیرید و فقط کمی راهنمایی اش کنید، مثلاً اگر در حال بازی با پازل است، کمک شما نباید حل کردن کامل پازل باشد، بلکه فقط باید او را راهنمایی کنید. وقتی برای موفقیت در هر کاری به فرزندتان کمک می کنید، در شرایط سخت و دشوار او احساس ناتوانی خواهد کرد.
۱۱- از او کمک بخواهید. برای بچه های ۲ تا ۴ ساله هیچ چیز مانند کمک خواستن از آنها، حس خوبی به آنها نمی دهد. به او بگویید: «میای به مامان کمک کنی؟ من نمی تونم این کارو انجام بدم.» به او کاری را بسپارید که واقعاً بتواند انجام دهد، مثلاً بگذارید دستمال سفره ها را روی میز بچیند.
۱۲- برایش نقش بازی کنید. مثلاً تظاهر کنید که در کاری مهارت ندارید و نمی توانید آن را انجام دهید و از او بخواهید که به شما کمک کند. مثلاً اگر پازل بازی می کنید، به او بگوئید که نمی دانید قطعات پازل باید کجا قرار گیرند و بگذارید که او مداخله کند و به بزرگسالی که ظاهراً پازل بلد نیست کمک کند. این به او کمک می کند که بفهمد می تواند کارهایی را انجام دهد که بزرگترها از انجام آن عاجزند. بچه ها نه تنها می توانند مسئولیت پذیر باشند، بلکه این برای آنها بسیار مفید است. با این کارها می توانید باعث شوید که کودک حس کند یکی از اعضای مفید خانواده است و توانایی های او مهم هستند. این موجب کاهش ناامیدی کودک و افزایش مهارت و اعتماد به نفس او می شود.
افزودن دیدگاه جدید