وسواس باعث ایجاد ترس، استرس، خواب ناکافی، افسردگی، احساس خجالت و شرمندگی، بی قراری، مشکلات اجتماعی، میل به تنهابودن، کندی در انجام تکالیف و درنتیجه افت تحصیلی می شود
وسواس در کودکان به اشکال متفاوت و پیچیده ای بروز می کند که شناخت این نشانه ها توسط والدین می تواند به آنها کمک زیادی کند. در وسواس برخی افکار، اعمال و گاهی تصاویری مزاحم در ذهن فرد ایجاد می شود که قادر به کنترل آنها نیست. فکر وسواسی فکری است که مدام در ذهن فرد تکرار و سبب اضطراب شخص می شود. اعمال وسواسی به مجموعه رفتارهایی گفته می شود که فرد برای کم کردن فکر وسواسی و اضطراب ناشی از آن انجام می دهد.
افکار وسواسی نگرانی زیاد درباره رخ دادن اتفاق بد و ناگوار، تکرار کردن کلمات یا عبارات، عدم اعتماد و خودناباوری، تمیز کردن بیش از حد، تکرار چک کردن ها، شستن مرتب دست ها، کندن مو یا پوست، تعدادی از این افکار وسواسی هستند. افکار و عادت های وسواسی می تواند برای بچه ها بسیار آزاردهنده باشد و باعث استرس و نگرانی آنها شود. گاهی افراد از دلیل وسواس، عادت ها و افکار تحمیلی خیلی آگاه نیستند اما اغلب می ترسند که اگر این عادت را ترک کنند اتفاق بدی رخ دهد یا کنترل ذهنشان را از دست بدهند.
بچه هایی که استرس دارند یا زندگی شان با تغییرات بزرگ و ناگوار مثل استرس امتحان، اختلافات خانوادگی، انزوای اجتماعی یا مصیبت بزرگ همراه بوده است بیشتر دچار مشکل وسواس می شوند. معمولا این کودکان خیلی نگران و آشفته هستند ومی ترسند دیگران فکر کنند آنها دیوانه اند.
علت وسواس در كودكان چیست؟
روانشناسان و متخصصان علوم رفتاری تاكنون نتوانسته اند علت و زمان دقیق شروع این اختلال را شناسایی كنند، ولی همگی بر این نكته اذعان دارند كه عوامل چندی اعم از: وراثت، روش های تربیتی والدین، ویژگی های خانوادگی، نابهنجاری كاركرد سیستم عصبی و آشفتگی های خلقی در بروز این اختلال در كودكان دخالت دارند. اعضای خانواده و مدرسه باید به این نكته توجه كنند كه بروز این گونه افكار و اعمال به هیچ عنوان تقصیر كودك نیست و كاملاً با افكار عادی كودك تفاوت دارد.
برای مثال كودكی كه فكر باز بودن شیر گاز او را به ستوه آورده است، بارها و بارها با امتحان كردن شیر گاز سعی می كند اضطراب و تشویش خود را كاهش دهد، و یا كودكی كه نگران كثیف بودن دست هایش است، ممكن است چندین بار دست های خود را بشوید تا حدی كه پوست دست هایش حساس و قرمز شوند، و یا كودكی كه از درست بودن مشق ها و امتحانش شدیداً مضطرب است، ممكن است بارها و بارها آن را پاك كند و دوباره بنویسد.
تکرار نشانه وسواس است
بچه های وسواسی ممکن است در رفتار یا نحوه صحبت کردنشان تکرار وجود داشته باشد. برای مثال تکرار جملات، سوال پرسیدن زیاد و گاهی صرف کردن مدت زمان زیادی برای انجام تکالیف در رفتارهایشان دیده شود. بروز رفتارهای وسواسی در کودکان نسبت به بزرگسالان کمی پیچیده تر است به همین دلیل شناخت این نشانه ها می تواند به والدین در تشخیص وسواس در کودکان کمک زیادی کند.
برای مثال بعضی از بچه ها عادت دارند وقتی از خیابان رد می شوند با پا به اتومبیل های اطراف خود ضربه بزنند زیرا تصور می کنند اگر این کار را انجام ندهند به والدین آنها آسیب خواهد رسید. درواقع فکر وسواسی آسیب به والدین خود را به صورت عمل وسواسی یعنی ضربه زدن به اتومبیل نشان می دهد. ممکن است کودک وسواسی تمایل به داشتن تعداد مشخصی مداد داشته باشد. برای مثال ابراز می کند که حتما باید ۴ مداد در جامدادی اش داشته باشد.
چگونه بفهمیم کودک یا نوجوان ما دچار افکار یا رفتار وسواسی شده است؟
آیا آنها وقت زیادی برای انجام کار عادی صرف می کنند: مثل شستن دست یا لباس پوشیدن؟ آیا آنها وقت زیادی برای انجام تکلیف مدرسه صرف می کنند؟ آیا آنها وقت زیادی برای شروع یک کار صرف می کنند؟ آیا آنها کار خود را چند بار چک و بررسی می کنند؟ آیا نگران مرتب کردن و گذاشتن اشیا سر جای خود هستند؟ آیا آنها رفتار خاصی را خیلی تکرار می کنند مثل لمس کردن کلید برق یا دسته در؟ آیا آنها بیش از حد به اعداد و کلمات توجه نشان می دهند؟ آیا به نظم و تقارن خیلی اهمیت می دهند؟
علائمی که بایدنسبت به بروز آن ها حساس و هوشیار بود تا این اختلال را در کودک زود تشخیص داد، عبارتند از:
- مجروح شدن و ترک خوردن پوست دست کودک بر اثر شستن مکرر دست ها.
- مصرف بیش از اندازه صابون، دستمال کاغذی، نوار توالت و… .
- افت تحصیلی ناگهانی و پایین آمدن یک باره نمرات امتحانات مدرسه.
- طول کشیدن بیش از اندازه مشق نوشتن.
- سوراخ شدن و تکه تکه شدن پاک کن ضمن مشق نوشتن و امتحان دادن.
- تعریف کردن مکرر و یک نواخت درس های روزانه با استفاده از جملات مکرر.
- لباس عوض کردن بیش از اندازه.
- داشتن مراسمی طولانی برای خوابیدن.
- نگرانی برای سلامتی اعضای خانواده.
- اصرار بر دادن آزمایش های گوناگون پزشکی، برای اطلاع از سلامتی خود و اعضای خانواده.
تاثیرات منفی وسواس
وسواس به عزت نفس و خودباوری کودک آسیب وارد می کند و حتی به تدریج خانواده و اطرافیان، کودک را به عنوان یک فرد تنبل و مایه زحمت می شناسند. کودکی که مدت زیادی را با وسواس سپری کرده دوران مهمی از رشد خود را از دست داده است. چون همان طور که می دانید کودکان در هر مرحله ای از رشد خود مهارت های متفاوتی را به دست می آورند و وسواس مانع کسب این مهارت ها در دوره های مختلف رشد کودک خواهدشد.
علاوه بر این، وسواس باعث ایجاد ترس، استرس، خواب ناکافی، افسردگی، احساس خجالت و شرمندگی، بی قراری، مشکلات اجتماعی، میل به تنهابودن، کندی در انجام تکالیف و درنتیجه افت تحصیلی می شود. خیلی وقت ها کودکان وسواسی توسط همسالان خود مورد تمسخر قرار می گیرند و اگر والدین بخواهند رفتار آنها را کنترل کنند این کودکان به پرخاشگری می پردازند.
درمان وسواس
درمان وسواس هم به صورت دارویی و هم به صورت رفتاری و شناختی انجام می شود. بهترین نوع درمان اختلال وسواس در کودکان استفاده از روش های رفتاردرمانی و در مواردی توام با دارودرمانی است. از آنجا که وسواس بیماری مزمنی است درمان آن معمولا زمان بر است. بنابراین لازم است والدین در این زمینه صبر و حوصله به خرج دهند. بیماری وسواس به گونه ای است که حتی اگر درمان هم شود بعد از چندسال دوباره بروز می کند.
با وجود این باید نسبت به درمان اقدام کرد چون همان طور که گفتیم این بیماری باعث آسیب رساندن به مراحل رشد کودک می شود. اگر بتوانیم نسبت به اصلاح این رفتار در کودک اقدام کنیم توانسته ایم تا حدودی باعث تقویت اعتماد به نفس او شویم. اگر وسواس در کودکی درمان نشود وی در بزرگسالی به فردی تبدیل خواهدشد که نگراش اضطرابی و وسواسی در او وجود خواهد داشت.
آیا والدین و اعضای خانواده می توانند در درمان كودك وسواسی نقش داشته باشند؟
زمانی كه كودكی دچار مشكل وسواس می شود، اطرافیان او باید به این نكته توجه داشته باشند كه كودك گناه و تقصیری ندارد. وقتی آنان قصد درمان و بهبودی بیماری كودك را دارند، باید از هر جهت او را مورد حمایت خود قرار دهند. والدین باید سعی كنند آگاهی های خود را در زمینه نوع بیماری فرزندشان بالا ببرند و انتظارات و خواسته هایی در حد توان كودك از او داشته باشند.
این گونه بچه ها خیلی مواظب هستند که در هر کاری تایید پدر و مادرشان را به دست آورند، همیشه یک نیم نگاهی به والدینشان دارند. والدین برای جلوگیری از وسواس کودکان نباید سخت گیری کنند. مثلا وقتی بچه نقاشی می کند خیلی به او اصرار نکنیم که خط ها منظم باشد، صفحه ها را جا نیندازد، گوشه دفتر تا نخورد و.... همچنین جوری وانمود نکنیم که انگار بچه رفتار عجیب و غریبی دارد، یعنی رفتار وسواسی او را به رویش نیاوریم و مخصوصا از کلمه وسواس استفاده نکنیم.
به جای غر زدن حواس بچه را به کار دیگری پرت کنیم تا آن رفتار وسواسی را انجام ندهد. علاوه بر اسن به بچه بیاموزیم که اگر اشتباه بکند اشکالی ندارد. منظور از اشتباه کاری نیست که بار اخلاقی و عاطفی داشته باشد، بلکه کارهایی شبیه به همین رنگ آمیزی یا نامرتب بودن لباس ها و ... . در ضمن نباید کودک را مدام توبیخ کنید. دوست داشتن بدون شرط کودک نیز در دروان وسواس موثر است.
بنابراین هرگز نگویید اگر فلان کار را انجام بدهی ما تو را دوست نداریم. بگوید ما این کاررا دوست نداریم، بچه را زیر سوال نبرید و در واقع کار اشتباه را زیر سوال ببرید. کودک باید حس کند پدر و مادر او را دوست دارند حالا ممکن است بعضی از رفتارهای او را دوست نداشته باشند ولی اینها دلیل نمی شود خود او را دوست نداشته باشند. از سوی دیگر اجازه بدهید کودک بازی هایی مانند گل بازی، خمیر بازی، ماسه بازی و شن بازی را انجام بدهد .
فروید می گوید انرژی هایی روانی در بعضی از قسمت های بدن ثابت می شوند. وسواس یک جور ثابت شدن در مرحله معقدی است. بچه در این سن به بازی های لمسی نیاز دارد یعنی بازی هایی که تماس مستقیم با دست دارند. یکی دیگر از راهکارها قصه گویی برای این گونه کودکان است . داستان و قصه گویی کمک می کند از وسواس ها ، نگرانی ها و دلهره ها فاصله بگیرند. بازی های دسته جمعی، شب ها بعد از شام و قبل از خواب هم به این گونه کودکان خیلی کمک می کند. یادتان باشد که والدین باید یاد بگیرند از هر گونه رفتار کودکشان وحشت نکنند.
بجای اینکه دنبال این باشیم که چرا کودک این رفتار را دارد، دنبال این باشیم که چکار کنیم که کودک از آن رفتار نادرست فاصله بگیرد و اینکار هرچه غیر مستقیم تر باشد موثرتر است. البته وسواس ژنتیکی و ارثی هم می تواند باشد اما مهمتر از آن این است که بچه ها با مشاهده رفتار وسواسی الگو برداری می کنند. معمولا کودکان از والد هم جنس خودشان الگو می گیرند. مثلا اگر دختر بچه ای مادرش وسواس داشته باشد، ما باید اول جلو وسواس مادر را بگیریم تا بچه وسواسی نشود.
آن ها باید بدانند كه چنان چه همراه و مشفق كودك باشند، روند درمان او روز به روز تسریع می گردد و رفتارها و افكار آزاردهنده كودك نیز به تدریج از بین خواهند رفت. اطرافیان باید بتوانند كمترین بهبودی كودك را تشخیص دهند و او را مورد تشویق و حمایت خود قرار دهند. در نظر داشته باشید هیچ كودك وسواسی ای بدون داشتن والدینی مضطرب، پریشان و مبتلا به اختلالات عصبی وجود ندارد. تمام اعضای خانواده باید نسبت به این موضوع حساس و هوشیار باشند.
آنان باید تا حد امكان شرایط را برای كودك آرام و عادی نگه دارند تا او بتواند مشكلات و سختی های درمان را راحت تر تحمل كند. خانه ای پرتنش و اضطراب هیچ گاه نمی تواند به كودك كمك كند تا با نگرانی و تشویش ناشی از شیوه های درمانگری مقابله نماید.
افزودن دیدگاه جدید