فاطمه مرتضایی فرد

توضیحات بیشترتوضیحات کمتر

تب‌های اولیه

بن-در-تعطیلات
بن پسری خجالتی و کم حرف است وبه همین دلیل همکلاسی هایش به او میگو می گویند. او به جمع کردن صدف هم علاقمند است. بنابراین زمانی که خانم فریمن معلم کلاس سال بعد به آنان پیشنهاد می کند یک کار تحقیقی برای تابستان انجام دهند، بن تصمیم می گیرد مجموعه صدف...
ژاکت-گشاد-خرس-کوچولو
ژاکت برادر بزرگتر خرس کوچولو برایش تنگ شده است. او مانند خیلی از کودکان هم سن خود ژاکتش را خیلی دوست دارد و حاضر نیست آن را از دست بدهد. مادر از او می خواهد که ژاکتش را به برادر کوچکش بدهد. او با نارضایتی حرف مادر را گوش می کند و به برادرش یادآورمی...
اژدهای-پدرم
پسر کوچولویی به نام المر گربه پیر و ولگردی را با خود به خانه می برد، امّا مادر به او اجازه نمی دهد که از گربه نگهداری کند و گربه را از خانه بیرون می اندازد. المر با گربه همدردی می کند و از آرزوی پرواز با او صحبت می کند. گربه نشانی اژدهای پرنده...
روباه-ها-با-مرغ-ها-کاری-ندارند
جوجه خروس ها همیشه و در هر زمانی در حال جنگ و دعوا با هم هستند. امروز هم زیاد طول نمی کشد که بازی را به جنگی تمام عیار تبدیل می شود. این فرصت خوبی است برای بچه روباه ها تا چند جوجه خروس برای پدرشان هدیه ببرند. جوجه مرغ ها از طریق زورا خواهر بچه...
دوست-من-جیم
در یک روز آفتابی، جک که یک پرنده است تصمیم می گیرد سفر کند و دریای‌ آبی را ببیند. خود را به دریا می رساند و این آغازی برای دوستی با جیم مرغ دریایی است. جیم او را به خانه اش دعوت می کند. اما اهالی دهکده جیم رفتار دوستانه ایی با او ندارند و با تعجب به...
صد-دست-لباس
واندا پترونسکی روز دوشنبه دیگر بر روی صندلی یکی مانده به آخر کلاس ١٣ ننشسته بود. واندا دختری مهاجر از لهستان با اسمی عجیب و غریب بود. او دختری آرام بود که به ندرت حرف می زد و هیچ دوستی در مدرسه نداشت. او همیشه پیراهن آبی رنگ و رورفته ای می پوشید؛...
گل-زرد
پادشاهی به همراه دختر کوچکش در قصری زیبا زندگی می کنند. در جلوی قصر نگهبانی می ایستد ولی در باغ پشت قصر باغبانی است که بر باغ قصر فرمانروایی می کند. مراقبت از گل های رز، آب دادن شمعدانی ها و کوتاه کردن چمن ها کار او است. او به هیچ علف هرزی اجازه رشد...
بگو-سیب
لولا خواهر کوچولوی با مزه چارلی است. قرار است یک روز عکاس به مدرسه برود تا از آن ها عکس بگیرد. مادر به لولا می گوید اگر تمیز و مرتب باشد عکسش فوق العاده خواهد شد. ولی چارلی باور ندارد که رعایت تمیزی برای لولا کار آسانی باشد. در ضمن خندیدن او خیلی...
سوزان-می-خندد
سوزان کودکی است که مانند همه کودکان کارهای زیادی انجام می دهد. اومی خندد، آواز می خواند، به کمک پدر پرواز و یا آب بازی می کند. او همیشه دختر خوبی نیست، گاهی هم بد می شود و همیشه خوشحال نیست و گاهی غمگین می شود. راستی سوزان نرمش هم می کند و گاهی روی...
دوست-ندارم-دندان-لقم-بیفتد
برای اولین بار دندان لولا، خواهر کوچولوی بامزه چارلی لق شده است. لولا دوست ندارد دندان لقش بیفتد. سایر بچه ها گاهی از خاطرات دندان لق خود می گویند ولی لولا همچنان معتقد است که دوست ندارد دندان لقش بیفتد، چون فکر می کند بی دندان می شود. چارلی برای او...
جونی-بی-جونز-دزد-نیست
اسم او جونی بی جونز است. "بی" اول اسم "بئاتریس" است ولی او از بئاتریس خوشش نمی آید و فقط از بی خوشش می آید. او کودکستانی و دختری بسیار شیطان است و همیشه ماجرا می آفریند. زمانی می خواهد با عکس بدریخت خودش، لولوی زیرتخت را بترساند، یا نشان دهد که...
ببخشید-این-کتاب-من-است
در کتاب « ببخشید! این کتاب من است » لولا با کتابخانه و مفهوم امانت گرفتن کتاب و شریک شدن در آن‌ها آشنا می‌شود. لولا عاشق کتاب و کتاب خواندن است. او و برادرش چارلی به همراه پدر به کتابخانه می روند. او می‌خواهد کتاب «سوسک ها، ساس ها و سنجاقک ها» را که...
دختری-که-در-مهتاب-خود-را-شست
دخترک فقیر برای گذراندن روزگار خود ناچاراست نزد جادوگر پلیدی کارکند. او هر شب با کوزه ای آب که از چشمه می آورد و با صابون جادویی که از مادر به یادگار دارد و هیچوقت کوچک نمی شود خود را می شوید. اما جادوگر دلش می خواهد که او هم مانند خودش بد، زشت و...
رنگ-های-آفتاب-پرست
آفتاب پرست به هر کجا می رود به همان رنگ در می آید. او دیگر از این وضع خسته شده، چون هیچ کس نمی تواند او را ببیند. امّا دیگر جانوران جنگل دوست دارند که مانند آفتاب پرست رنگارنگ باشند. آفتاب پرست به کمک رنگ گل ها حیوانات را رنگ می کند. امّا پس از مدتی...
ماجرای-آقا-خرسه
آقا خرسه از اینکه یک سال است که در باغ وحش کار می کند و سرپناهی برای خود ندارد و ناچار است در خانه دیگران  به سر ببرد ناراحت است. او نزد رئیس باغ شکایت می کند او از این که مدت ها او درآنجا جان می کند وکسی قدر او را نمی داند دلخوراست. او می خواهد...
نمایش-ماه
هنگام نزدیک شدن غروب، نمایشی آغاز می شود که ماه در مرکز صحنه آن است. دستیار او پسر جوانی است. پسرک پیش از این که ماه در آید سر صحنه می آید و تدارکات لازم را فراهم می کند. او به ستاره ها آب می دهد تا دربیایند، آسمان را از ابرها پاک می کند، گل ها را...
برای-من-یک-ستاره-بکش
کودک از نقاش می خواهد یک ستاره بکشد، پس از کشیدن آن، ستاره از او می خواهد یک خورشید بکشد. خورشید به درخت و درخت به انسان - یک زن و مرد - و آن ها هم به خانه و خانه هم به سگی وفادار نیاز دارد و داستان ادامه پیدا می کند و دوباره به ستاره می رسد. در این...
قورباغه-قورباغه-است
هنگامی که قورباغه تصویر خود را در آب می بیند احساس رضایت و خوشبختی می کند. اما اردک از راه می رسد و توانایی های خود را به رخ او می کشد: از پرهای سفیدش و توانایی پرواز کردن می گوید. قورباغه با دیدن پرواز اردک اعتماد به نفس خود را ازدست می دهد و تلاش...
هدیه-پری
هیزم شکن فقیری با همسر، مادر و پدرش در خانه ای روستایی کنار جنگل زندگی می کردند. او سال ها در آرزوی فرزندی بسر می برد و مادر پیرش هم نابینا بود. روزی که او در جنگل قوشی را در حال شکار مرد کوچکی می بیند. او یک پری بود که سعی می کرد خود را از چشمان...
بهترین-پدر-دنیا
لاکی زمانی که با پدرش است احساس آرامش می کند و پدر هم به او اطمینان می دهد که این وظیفه هر پدری است که از فرزندش نگهداری کند. لاکی دوست دارد بداند سایر پدر ها چه کار هایی می کنند؟ و پدر از پدر پرنده می گوید که بچه های خود را هنگام اولین پرواز تشویق...

صفحه‌ها