آرمین فاضل‌زاد

توضیحات بیشترتوضیحات کمتر
مامانی-روی-درخت-سیب
همه ی دوستان آندره مادربزرگ دارند به جز او؛ گرهاد با مادربزرگش به شهر بازی می رود، مادربزرگ روبرت هم برای او از سفر سوغاتی می آورد. با دیدن عکس مادربزرگش خیال پردازی های آندره آغاز می شود. او مادربزرگی خیالی برای خود می سازد؛ مادربزرگی که با او به...