روزی روزگاری پشت کوه بازاری بود و توی بازار، یک بز، آش شله قلمکار می پخت و می فروخت. در همسایگی دکان بز، درختی بود تنها و غرغرو که مرتب سر بز غر می زد که چه طور با سروصدا بخوابد و با بوی چربی آش بیدار شود. اما بز برای این موضوع راه حل خوبی پیدا می کند که هم درخت از تنهایی بیرون بیاید و دست از غرغر کردن بردارد و هم مشتری هایش را از دست ندهد.
"این همه تلق و ملق" داستان یک دوستی است با درونمایه روانشناسی و عاطفی. درختی تنهاست. کسی با او حرف نمی زند. از بلندی و محکمی و سایه خنک او تعریف نمی کند. کسی به او اهمیت نمی دهد در عوض همه به بز و آش خوشمزه او توجه دارند.
نویسنده با شگردی تازه و نو، موضوع نیاز افراد را به دوستی و مورد توجه بودن بیان می کند. فضای داستان یک فضای سنتی – قدیمی ایرانی است. زبان داستان آهنگین و شعر گونه است با واژه های عامیانه صمیمی که در خور گروه سنی است و از آن لذت می برد. تصاویر زیبا، زنده و پویا هستند و فضای سنتی داستان را حفظ کرده اند. داستان قابلیت می توان آن را به صورت نمایش خلاق در کلاس اجرا کرد.
منبع کتاب این همه تلق و ملق وب سایت کتابک است. برای دریافت اطلاعات بیشتر می توانید به این وب سایت بی نظیر رجوع کنید.
افزودن دیدگاه جدید