لئو پسر بچه ای فعال و پر کار است. او با آن که همیشه مشغول کار است، کارهای انجام نشده زیادی دارد و وقت کم می آورد. روزی کارهایش را بر روی کاغذ می نویسد، فهرستی طولانی به دست آمد.
لئو آرزو می کند که به جای یک نفر، دو نفر بود تا می توانست کارها را تندترانجام دهد. پس از آن او از نفر سوم و چهارم ...و نفر نهم کمک می خواهد. ولی هر چقدر تعداد بیشتر می شود کارها هم بیشتر می شود. لئو لحظه ای تأمل می کند تا کارها را مرور کند. او که خیلی خسته است، آهسته به گوشه ای می رود و استراحت می کند؛ کاری که جز فهرست کارها نبود. پس از آن لئو به این نتیجه می رسد که بهتر است کار کمتر با کیفیت بهتر انجام دهد تا وقتی هم برای خیالبافی و استراحت داشته باشد.
این داستان نشان دهنده اینست که در هر کاری زیاده روی خوب نیست و هر کس همان قدر که به کار نیازدارد به استراحت، تفریح و خیالپردازی هم نیازدارد. کتاب برای والدین هم مناسب است.
منبع کتاب ای کاش به جای یه نفر ده نفر بودم وب سایت کتابک است. برای دریافت اطلاعات بیشتر می توانید به این وب سایت بی نظیر رجوع کنید.
افزودن دیدگاه جدید