هدف شما در مقام والد، اطمينان خاطر از اين است كه فرزندتان غرور و احترام به خود را در درون خود و همين طور ايمان به توانايي خود در مقابله با چالش هاي زندگي را رشد داده است. در این بخش تعدادی از نشانه های کودکانی که دارای اعتماد به نفس پایین هستند، ارایه شده است. هر چه شدت این نشانه ها بیشتر باشد، اعتماد به نفس کودک پایین تر است.
نشانه های اعتماد به نفس پایین در کودک :
* کودک خود را حقیر و بیارزش میداند.
* از انجام کارهای جدید اجتناب میکند.
* آرزو دارد که فرد دیگری باشد.
* عدم توانایی در تصمیم گیری از دیگر نشانه های اعتماد به نفس پایین است .
* کودک به آینده امیدوار نیست.
* به بچههای کوچکتر از خود تمایل به زورگویی دارد.
* در برابر همسالانش احساس ضعف میکند.
* تحت سلطه همسالان خود است.
* درباره خودش اطلاعات کمی به دیگران میدهد.
* کودکی که اعتماد به نفس پایین دارد ،گوشهگیر است و در مهمانی ها و مجالس شرکت نمیکند.
* درباره همسالانش به ویژه کسانی که از او برتر هستند، بدگویی میکند.
* در رویایی با شرایط جدید مضطرب میشود.
* کودکان با اعتماد به نفس پایین در مدرسه و کلاس درس، کم حرف میزنند.
* نیاز دارد که به او توجه کنند.
* از شکست میترسد.
* در دوستیابی و حفظ دوستانش مشکل دارد.
* علامت دیگر اعتماد به نفس پایین در کودک نیاز شدید او به تشویق شدن و جلب توجه دیگران است.
نشانههای اعتماد به نفس بالا در کودک :
در این بخش تعدادی از نشانههای کودکان که دارای اعتماد به نفس بالایی هستند، ارایه شده است. هر چه کودک نشانه های بیشتری داشته باشد و شدت نشانه ها در او بیشتر باشد، اعتماد به نفس او بالاتر است. این نشانه عبارتند از:
* کودک برای خود ارزش و احترام قایل است.
* با دیگران به خوبی ارتباط برقرار میکند.
* به توانایی های خود اعتماد دارد.
* کودکان با اعتماد به نفس بالا انتقاد را بدون احساس خشم و گرفتن حالت تدافعی میپذیرند.
* تجارب جدید را میپذیرد.
* توانایی تحمل شکست را دارد.
* میتواند احساساتش را ابراز کند.
* میتواند نظرش را برای دیگران بیان کند.
* از نشانه های اعتماد به نفس بالا در کودک این است که در موقعیتهای اجتماعی احساس راحتی و شادی کرده و در موقعیتهای اجتماعی شرکت میکند.
در اينجا ده استراتژي ساده كه به شما در تقويت اعتماد به نفس كودكتان كمك ميكند آورده ميشود:
بي قيد و شرط عشق بورزيد
اعتماد به نفس كودك وقتي شكوفا ميشود كه نوعي علاقه بي قيد و شرط را ببيند، عشقي كه ميگويد «دوستت دارم، هركه باشي و هرچه انجام بدهي». وقتي كودكتان را صرفنظر از توانايي هايش، مشكلاتش، اخلاقش، يا قدرتش ميپذيريد، به او بيشترين كمك را ميكنيد. بنابراين، او را در عشق خود غرق كنيد.
او را تا ميتوانيد بغل كنيد، ببوسيد و به پشتش بزنيد و فراموش نكنيد به او بگوييد كه چقدر دوستش داريد. وقتي مجبوريد در موردي به او تذكر بدهيد ، به او بفهمانيد تذكر شما در مورد رفتارش است و نه خودش . مثلا، به جاي اين كه بگوييد «خيلي پسر شرّي هستي. چرا درست نميشي؟ به او بگوييد، «لطفا تو خونه فوتبال بازي نكن. فوتبال بازي بيرون از خونه است».
توجه كنيد
وقتي را براي توجه كامل به كودك خود كنار بگذاريد. اين بسيار به احساس اعتماد به نفس كودك شما كمك مي كند چون به او اين پيغام را ميدهد كه شما فكر ميكنيد او مهم و ارزشمند است. حتما نبايد وقت زيادي باشد؛ فقط چند لحظه كه وقتي ميخواهد با شما حرف بزند، دست از سركشي به صندوق پست ميكشيد يا تلويزيون را خاموش ميكنيد تا جواب سوالش را بدهيد. با او ارتباط چشمي برقرار كنيد تا معلوم باشد كه واقعا داريد به چيزي كه ميگويد گوش ميدهيد. اگر وقتتان كم است، بدون ناديده گرفتن نيازهايش اين نكته را به او بگوييد. بگوييد «خب همه اتفاقهاي تمرين فوتبال را برام تعريف كن، بعد كه تموم شد بايد برم شام درست كنم».
محدوديتها را يادش بدهيد
چند قانون منطقي براي كودك خود وضع كنيد. مثلا، اگر به او ميگوييد كه موقع دوچرخه سواري در خيابان بايد كلاه سرش بگذارد، اجازه ندهيد بدون كلاهش به خانه دوستش برود. اگر بداند كه بعضي قوانين خانوادگي نقشِ روي سنگ شده اند، احساس امنيت بيشتري ميكند و به زودي بر طبق انتظارات شما زندگي خواهد كرد. فقط بكوشيد واضح و باثبات باشيد و نشان دهيد كه به او اعتماد داريد و از او انتظار داريد كه كار درست را انجام دهد.
از ريسك كردنهاي سالم استقبال كنيد
كودكتان را به كشف چيزي تازه، مثل خوردن غذايي متفاوت، يافتن دوستان تازه، يا اسكيت سواري تشويق كنيد. با اين كه هميشه احتمال شكست وجود دارد اما بدون ريسك كردن موفقيت هم به دست نمي آيد. پس به كودك خود اجازهي تجربههاي كم خطر را بدهيد و در مقابل تقاضاهاي او در دخالت خود مقاومت كنيد.
مثلا سعي نكنيد به محض اين كه از خواندن كلمهاي دشوار احساس ياس كرد، او را «نجات» دهيد. پريدن وسط كار او و گفتن اين كه «خودم ميكنم» او را وابسته بار ميآورد و اعتماد به نفس ِ او را كم ميكند. شما با برقراري تعادل در نياز به حمايت از او و نياز او به تجربه كردن كارهاي تازه اعتماد به نفسش را شكل خواهيد داد.
اجازه بدهيد اشتباه كند
البته يك جنبه حق انتخاب دادن و خطر پذيري اين است كه كودكتان در معرض اشتباه قرار ميگيرد. اينها درسهاي باارزشي براي اعتماد به نفس كودكتان هستند . بنابراين اگر كودكتان با وقت تلف كردن در اتاق خوابش از اتوبوس مدرسه جا مانده است، او را تشويق كنيد كه بينديشد دفعه بعد چطور رفتار كند بهتر است.
به اين ترتيب اعتماد به نفسش صدمه نميبيند و خواهد فهميد كه گاهي ميشود اشتباه كرد. دانيل مير، استاديار آموزش ابتدايي در دانشگاه ايالت سان فرانسيسكو ميگويد اگر خودتان اشتباه كرديد، به آن اعتراف كنيد. پذيرش و اصطلاح اشتباهات پيغام قدرتمندي به فرزندتان ميرساند و پذيرش مشكلات را براي كودك آسانتر ميكند.
از اتفاقات مثبت تجليل كنيد
همه تشويق پذير هستند، بنابراين سعي كنيد چيزهاي خوبي را كه كودكتان در روز انجام ميدهد با صداي بلند اعلام كنيد. مثلا به پدرش بگوييد «پيتر امروز همه تكاليفش را سريع انجام داد». با اين كار او را در معرض تحسين خود و پاسخ دلگرم كنندهي پدرش قرار ميدهيد. واضح و مشخص بيان كنيد. به جاي اين كه بگوييد « خوب بود» بگوييد «ممنون كه ميز شام را چيدي». اين دركِ انجام كار و ارزش فردي را در او بالا ميبرد و به او اجازه ميدهد دقيقا بداند چه كاري را درست انجام داده است.
خوب گوش كنيد
اگر كودكتان نياز به حرف زدن دارد، بايستيد و به چيزي كه براي گفتن دارد خوب گوش دهيد. او نياز دارد احساس كند كه افكارش، احساساتش، خواستهها و نظراتش مهم هستند. به او كمك كنيد با نام گذاشتن روي احساساتش با آنها راحت كنار بيايد.
بگوييد «ميفهمم كه ناراحتي چون نميتواني به آن مهماني بروي». با پذيرفتن احساساتش بدون قضاوت درباره آنها، به احساسات او اعتبار ميبخشيد و نشان ميدهيد كه براي چيزي كه ميخواهد بگويد ارزش قايليد. اگر احساسات خودتان را با او سهيم كنيد مثلا اگر بگوييد:«من نگران مامان بزرگم. خيلي مريضه»، او هم در بيان احساسات خودش اعتماد به نفس پيدا ميكند.
از مقايسه اجتناب كنيد
نظراتي مثل «چرا سعي نميكني مثل برادرت باشي؟» يا «چرا مثل دوستت مودب نيستي؟» فقط كودكتان را به ياد مشكلاتش مياندازد و در او احساس خجالت، حسادت و رقابت را تشديد ميكند. حتي مقايسههاي مثبت مثل «تو بهترين بازيكني» هم به طور بالقوه مخرب اند چون چون كودك به سختي مي تواند هميشه بر طبق اين تصوير خود را بسازد. اگر بگذاريد كودكتان بداند كه او را به خاطر منحصر به فرد بودنش تحسين ميكنيد، او هم ارزش بيشتري براي خودش قايل ميشود.
احساس همدردي كنيد
اگر كودكتان خودش را به شكلي ناخوشايند با خواهر برادرها يا همسالانش مقايسه ميكندمثلا مي گويد: «چرا نمي تونم مثل دوستم توپ پرت كنم» ، با او همدردي كنيد و بعد روي يكي از تواناييهايش تاكيد كنيد. مثلا بگوييد، «آره راست ميگي. دوستت توپ پرت كن ِ خوبيه. تو هم خيلي تند ميدوي». اين به كودكتان كمك ميكند متوجه شود كه ما همه نقاط قوت و ضعفي داريم و لازم نيست كه حتما بي عيب باشد تا احساس خوبي درباره خودش داشته باشد.
تشويق كنيد
هر كودكي نياز به شكلي از حمايت از جانب عزيزانش دارد كه پيغام ميدهند «ما به تو ايمان داريم. ما تلاشهايت را ميبينيم. ادامه بده!» تشويق يعني تشخيص دادن پيشرفت و نه فقط پاداش دادن به نتيجه اي. پس اگر كودكتان با مسئلهي رياضي دست و پنجه نرم ميكند، به جاي اين كه بگويي «نه اينطوري نيست. بگذار برات حلش كنم»، بگوييد «خيلي داري تلاش ميكني. تقريبا به جواب رسيدي»
تفاوتي بين تحسين و تشويق هست. تحسين پاداش به انجام كار است، در حالي كه تشويق پاداش به فرد است («تو تونستي» به جاي «من به تو افتخار ميكنم»). تحسين ممكن است به كودك بفهماند كه تنها وقتي «خوب» است كه كاري را درست انجام داده باشد.
از سوي ديگر، تشويق به رسميت شناختن تلاش است. گفتنِ «خب بهم بگو بازي چطور بود. ديدمت چطور حمله ميكردي» مفيدتر از گفتن «تو بهترين بازيكن تيمي» عمل ميكند. تحسين بيش از اندازه اعتماد به نفس را خدشه دار ميكند چون فشاري براي انجام كار و نياز مداومي به تاييد ديگران ايجاد ميكند. بنابراين تحسين را كناري بگذاريد و آزادانه او را تشويق كنيد؛ اين به كودكتان كمك ميكند تا با احساس خوبي نسبت به خود رشد پيدا كند.
فرزندتان را با نامش صدا کنید
نام یعنی منظور من «تو» هستی! به کار بردن نام فرزندتان همراه با تماس چشمی و نوازش این پیام را به او میدهد: «تو برایم آدم ویژهای هستی!» آغاز ارتباط با به کار بردن نامِ فرد، درهای بسته را باز میکند، مرزها را از بین میبرد و حتی سرزنشها را ملایمتر جلوه میدهد.
والدین معمولا در موقعیتهای خاص با روش خاصی فرزندشان را صدا میکنند. مثلا در حالت عادی فقط نام او را به کار میبرند: «آفرین کسری! چه نقاشی قشنگی!» اما اگر کودک کار اشتباهی کرده باشد، شاید جور دیگری او را صدا کنند: «آقا کسری، این چه کاری بود کردی؟!» اینگونه کودکان با شنیدن نامشان میدانند چه وقتهایی پدر یا مادر از دست آنها دلخور است.
کودکان با اعتماد به نفس بیشتر، اطرافیانشان را بیشتر با نام یا عنوان آنها صدا میزنند زیرا اعتماد به نفس در کودکان باعث میشود روابطشان با دیگران مستقیمتر باشد. وقتی کودکتان میگوید «سلام بابا!»، تأثیر بیشتری روی شما میگذارد تا یک «سلام» خالی. دانشآموزی که میتواند معلمش را به اسم صدا کند، راحتتر با او ارتباط برقرار میکند.
استعداد و علاقهی کودکتان را پرورش دهید
برای ایجاد اعتماد به نفس در کودکان استعداد و علاقهمندی او را بشناسید و دستکم یک مورد را تقویت کنید. اگر کودکتان عاشق فوتبال است اما علاقهای به درس ندارد، به او نشان دهید که از فوتبال بازی کردن او لذت میبرید و همزمان او را تشویق به درس خواندن کنید. با تقویت فوتبال که برداشتی است که او از خودش دارد، اعتماد به نفس او تقویت میشود و به تدریج در درسهایش پیشرفت میکند. یک استعدادِ ویژهی فرزندتان را بشناسید و آن را تقویت کنید، خواهید دید استعدادهای دیگر او هم شکوفا میشوند.
به فرزندتان مسئولیت بدهید
بچهها باید مسئولیتپذیر باشند. یکی از مهمترین راههای تقویت اعتماد به نفس در کودکان و ذاتی کردن ارزشها، کمک به نگهداری از فضای زندگی است. پس برخی کارهای خانه را به فرزندتان بسپارید. با این کار او احساس باارزش بودن میکند و نیز علاقهی بیشتری به کارهای خوشایندتر و کسب مهارت نشان میدهد.
زود شروع کنید
بین ۲ تا ۴سالگی، کودک مفهوم مسئولیت در قبال خود، خانواده و لوازم شخصی را میفهمد. پس از درک مسئولیت در قبال این موارد، در یک روند طبیعی مفهوم مسئولیت در قبال اجتماع در کودک شکل میگیرد. پس، از سنین پایین به کودکتان مسئولیت بدهید؛ میتوانید با کارهایی شروع کنید که او به آنها علاقه نشان میدهد. فرزند ۲سالهی من عاشق تا کردن دستمال سفره است به همین خاطر ما هر شب پس از شام مرتب کردن دستمالها را به او میسپاریم.
کودک ۳ساله میتواند یاد بگیرد که میز غذاخوری را با دستمال یا اسفنج پاک کند. بچههای ۳-۴ساله علاقهی خاصی به جدا کردن لباسهای رنگی و غیررنگی دارند. بچهی ۵ساله میتواند بشقابها را جمع کند و در سینک یا ماشین ظرفشویی بگذارد (البته بهتر است از ظروف شکستنی استفاده نکنید). در ۷سالگی، کودک مواد غذایی لازم برای تهیهی برخی غذاها را میشناسد و میتواند در خرید آنها و تهیهی آن غذا کمک کند. کودکان غذای دسترنج خودشان را با میل و لذت بیشتری میخورند. پس از اینکه به آنها آموزش دادید و آنها به خوبی آموختند، از اینکه در آشپزخانه تنهایشان بگذارید، نترسید! راحتشان بگذارید و به گپوگفت با دوستتان ادامه دهید!
مأموریتهای ویژه به کودک بدهید!
«یه مأموریت ویژه برات دارم!» این جمله کافیست تا کودکتان علاقهی بیشتری به انجام کاری پیدا کند. ظاهرا کلمهی «ویژه» جادو میکند. شاید کودک فکر میکند «یه کار ویژه به من دادند، حتما من آدم خاصی هستم!»
یک جدول کاری تهیه کنید
کارهای مختلف و افراد مسئول هر یک از آنها را در جدولی بنویسید. اگر فرزندانتان مایلند، امکان جابهجایی وظایف را به آنها بدهید. میتوانید وظایف را به چند دسته تقسیم کنید: وظایفی که با دستمزد همراهند، وظایفی که برای انجام آنها پاداش ویژهای داده میشود و وظایفی که انجام آنها ضروری است. خوب است برای کارهای ناخوشایند پاداش در نظر بگیرید. بهتر است دستمزد یا پاداش بلافاصله پس از پایان کار پرداخت شود. با این روش، در آینده و طی ۵ تا ۱۰سالگی کودک میآموزد که هرچه مزایای انجام کاری بیشتر باشد، مسئولیت بیشتری به همراه دارد.
گل و گیاه داشته باشید
باغچه و گل و گیاه امکان خوبی برای آموزش مسئولیتپذیری فراهم میکند. فرزندتان میداند اگر به گیاهان آب بدهد آنها به خوبی رشد میکنند، اگر علفهای هرز را بچیند گلهای زیباتری میرویند.
فرزتدانتان را در انجام کارهایی مانند شستن ماشین، جارو زدن، رسیدگی به گیاهان، گردگیری و… با خود همراه کنید. در ۷ یا ۸سالگی آنها میتوانند لباسها را در لباسشویی بگذارند و در ۱۰ سالگی به تنهایی آن را راه بیندازند. وقتی کودکان کارهای خانه را انجام میدهند، شما میتوانید زمانی را به خودتان اختصاص دهید. همچنین کودک احساس میکند وجودش در خانه معنادار است و احساس مفید بودن میکند.
افزودن دیدگاه جدید