داستان کتاب «بچهی گروفالو» در ادامه کتاب «گروفالو» نوشته شدهاست. این داستان درباره بچه گروفالویی است که پدرش به او هشدار میدهد به جنگل تاریک نرود چون یک موش گنده بدجنس در کمین گروفالوها نشستهاست.
در یک شب سرد و طوفانی بچه گروفالو حوصلهاش سر میرود و تصمیم میگیرد به جنگل برود تا موش گندهی بدجنس را پیدا کند. بچه گروفالو با مار، جغد و روباه ملاقات میکند و از آنها میشنود که موش گندهی بدجنس کیک و چای گروفالو دوست دارد. بچه گروفالو باور نمیکند موش گندهی بدجنس وجود داشته باشد، پس به راهش ادامه میدهد و به جای موش گنده بدجنس، یک موش کوچولو میبیند و دمش را میگیرد. اما موش کوچولو از او میخواهد تا با دوستش که یک موش گندهی بدجنس است، آشنا شود. جولیا دونالدسون پس از «گروفالو» کتابهای دیگری را با همکاری الکس شفلر، تصویرساز کتاب، منتشر کرده است. آنها کتاب «بچهی گروفالو» را درسال ۲۰۰۴ یعنی پنج سال بعد از نخستین همکاریشان منتشر کردند. کتاب «بچهی گروفالو» جایزه کتاب انگلستان را در سال ۲۰۰۵ برده است. در سال ۲۰۱۱ انیمیشنی هم براساس داستان این کتاب ساخته شده که زمانش سی دقیقه است.
تئاتری با نام گروفالو با همین اقتباس از این داستان برای کودکان ساخته شده که از تاریخ ۵ فروردین تا ۱۱ خرداد سال ۱۳۹۷ بر روی صحنه اجرا می شود. انیمیشن زیر نیز ساخته ای با اقتباس از داستان گرافالو است.
افزودن دیدگاه جدید