فاطمه مرتضایی فرد

توضیحات بیشترتوضیحات کمتر

تب‌های اولیه

جهان-افسانه:-مجموعه-کامل-افسانه-های-برادران-گریم
قصه های برادران گریم دریچه ای از دنیای سحر و جادو و پریان را بر روی خواننده باز می کند. از جمله قصه های مشهور این مجموعه "سیندرلا" و "رامپل استیلت اسکین" است. برخی از قصه ها دارای ماهیتی چند گانه است مانند "گور مرد ثروتمند" که آمیزه ای از تخیل و دین...
قصه-های-شب-
معرفی کتاب قصه های شب  پادشاهی سه پسر داشت، او هنگامی که مرگ خود را نزدیک می بیند تصمیم می گیرد که میان آن سه نفر یکی را برای سلطنت انتخاب کند. شرط او این است: کسی شاه می شود که از همه تنبل تر است. شرط جالبی است. هر کدام از پسران از تنبلی خود می...
غول-و-دوچرخه
بنظر شما چه رابطه ای بین غول و دوچرخه می تواند باشد؟ نمی توانید حدس بزنید؟ اصلاٌ رابطه ای وجود دارد؟ نویسنده به کمک دخترش "درسا" داستان می نویسد و مادر هم نقاشی های آن را می کشد. اگر چه قهرمان اصلی داستان پسری است که می خواهد دوچرخه ای را بدزدد ولی...
قصه-های-مجید
آیا نام مجید برای شما آشنا است؟ فکر می کنم خیلی از شما مجید را می شناسید! او شخصیت اصلی قصه های مجید است که در ۵ جلد توسط هوشنگ مرادی کرمانی نوشته شده است. مجید نوجوانی اهل کرمان است، او پدر و مادر خود را از دست داده و با بی بی، مادر بزرگش زندگی می...
دو-دوست
دو دختر در یک صبح زیبا و در جنگلی که بوی باران و گیاه می داد با هم آشنا و دوستی بین آن دو پدید آمد. آن ها با یکدیگر به تماشای موریانه ها ی چوب خوار، کنه و مورچه های بالدار که بر سر دانه ای با هم می جنگیدند پرداختند. آن ها در میان درختان لانه های پشه...
دیو-دیگ-به-سر،-یا،-این-جوری-بود-که-اون-جور-شد
در روستایی که مردمان خیلی ساده و ترسویی زندگی می کردند، چوپانی بود بنام سمندر که پسری بنام دلاور داشت. آن ها چهل بره و یک بز داشتند. چهل بره یک طرف و بز هم یکطرف! بزی شیطان و بازیگوش! روزی از روزها بزبزک از گله جا می ماند. او راه روستا را بلد است،...
عروسی-گربه-ی-ملیکا-با-خانم-مگس-و-سه-قصه-ی-دیگر
ملیکا و گربه اش نام مجموعه ای با دوازده داستان کوتاه است که در سه جلد منتشر شده است. در داستان های این مجموعه ماجراهای هیجان انگیزی برای ملیکا و گربه اش رخ می دهد: در یکی از داستان های کتاب دوم گربه دل ملیکا را می دزد، یا در داستان "غول ده کله" گربه...
سوراخی-در-یک-کتاب
روزی بود و روزگاری. کتابی بود با یک سوراخ. وقتی بازش می کردند کتابی می شد با دو سوراخ رو به روی هم که مثل دو پنجره باز، توفانی بین آن ها برپا می شد. این توفان از هوا نبود، از ماجراهای عجیب و باور نکردنی آن طرف سوراخ بود. در این داستان موش های کنجکاو...
دیگر-در-خانه-ی-پسرک-هفت-صندلی-بود
در خانه ی پسرک شش صندلی بود. صندلی اول و قدیمی ترین آن به پدر بزرگ تعلق داشت و به ترتیب صندلی های قدیمی و کمی قدیمی و قدیمی و خیلی نو و نو متعلق به سایر افراد خانواده یعنی مادر بزرگ، پدر، مادر، خواهرو برادر او بود. پسرک اجازه نداشت روی صندلی آنان...
دیو-سیاه-دم-به-سر
خاله پیرزن لب دریا نشسته بود که ناگهان توی آب می افتد. هشت پای گرسنه ای با دیدن خاله دهانش آب می افتد و سراغ خاله پیرزن می رود و از او می پرسد که کجا می رود. خاله برای نجات خود می گوید که به خانه پسرش، دیو سیاه دم به سر می رود. هشت پا او را تهدید می...
خفاش-وارونه
خفاش میوه خوار بچه ای بدنیا می آورد و اسم او را استلالونا می گذارد. روزی جغد به لانه آنان حمله می کند و مادر فرار می کند و او هم به پائین پرت می شود و در لانه پرنده ای می افتد. او بنا به طبیعت خود ابتدا از مزه ملخ و کرم خوشش نمی آید ولی در لانه...
خرگوش-کوچولوی-هنرمند
خرگوش کوچولو به همراه مادرش به نمایشگاه نقاشی می روند. او از تماشای نقاشی ها لذت می برد و شکل های زیادی می بیند که برخی از آن ها کمی عجیب به نظر می آمدند. آخر چگونه می شود خورشید آبی باشد؟! تماشای نمایشگاه پرسش های زیادی را برای او به وجود می آورد و...
خاطره-های-خط-خطی
سوفی دختر کوچکی است که داستان ها و خاطره هایی از خانواده اش یعنی عمه نبات، سحر خواهرش، برادر کوچکش بنام سهراب، پدر و مادر و دوستانش را به همراه شیطنت ها و دسته گل هایی که خود به آب می دهد، نقل می کند. او دختر شیطانی است و دلبستگی و علائق ویژه ی خود...
یک-بچه-خوب-مثل-من
 پسرک عاقل و سربراه است و همه از او راضی هستند و کمتر کسی است که نقطه ضعف او را بداند. او از تاریکی می ترسد و از باختن و خیلی چیزهای دیگر نگران می شود. مادربزرگ زمانی که می خواهد به سفر برود به او یک خرس عروسکی هدیه می دهد. خرس در نبود مادربزرگ یار...
دوست-بزرگ
کتاب دوست بزرگ داستانی است درباره دوستی و رعایت حد دوستی را مطرح می‌کند. مادر بچه‌کلاغ وقتی می‌فهمد دوست تازه‌ی او یک فیل است نگران می‌شود و مانند هر مادر نگرانی، به بچه‌کلاغ هشدار می‌دهد و برای قطع دوستی با فیل دلایل مختلفی را مطرح می‌کند. ولی بچه‌...
گنجشک-اشی-مشی
آیا شما گنجشک اشی مشی را می شناسید؟ داستان او را در دوران کودک شنیده اید؟ دخترک هم نمی داند، پس باید بپرسد. او از یک گنجشک معمولی سئوال می کند. اما او هم اشی مشی را نمی شناسد! ا گنجشک به راه می افتد و از دیگران می پرسد ولی مثل اینکه کسی نمی خواهد...
دو-پرنده،-دو-بال:-داستان-یک-دوست-واقعی
تک بال زمانی که از تخم بیرون آمد خبر نداشت که با پرنده های دیگر فرق می کند. او فقط با یک بال به دنیا آمده بود و با وجود آن که برادرانش به او می خندیدند و او را اذیت می کردند و حتی به او خوراکی نمی دادند، اما او نمی خواست باور کند که مانند آن ها نیست...
آبی-کوچولو
آبی کوچولو گم شده و پسری بنام ویل او را در جنگل پیدا می کند. آبی کوچولو در طول راه نشانه هایی از خانه اش می دهد. خانه او در کوهستان است با پلکانی چوبی و یک پل چوبی بر روی رودخانه ای که زیر درختان بید جریان دارد، و درختان سیب به اندازه یک توپ، یک باغ...
خفاش-وارونه
"فلدولین" بر خلاف سایر خفاش ها که از شاخه ها آویزان می شوند، ووارونه است. ولی با وجود "متفاوت بودن" خیلی خوشبخت است. پدر و مادرش امیدوار بودند که او هم یک روز مانند سایر خفاش ها شود. او بزرگ و بزرگ تر شد ولی هیچ تغییری نکرد. آیا با دیگران فرق داشتن...
شیر-الن
الن کودکی تنها است و حوصله اش سر رفته و دوست دارد با کسی همبازی شود . او از تاریکی می ترسد و در عین حال ماجراجویی را هم دوست دارد. او برای رفع تنهایی خود با شیر پارچه ایش بازی می کند؛ با او به عربستان سفر می کند، شیر خود را مریض می کند و دکتر او می...

صفحه‌ها