هانیه فکور

توضیحات بیشترتوضیحات کمتر

تب‌های اولیه

خرس-کوچولو-و-درخت-آرزوها
وای چه درخت عجیبی! گرسنه که بشوی به تو کلوچه می دهد، سردت که بشود، برایت پتو می فرستد، تاریک که بشود، چراغ برایت روشن می کند.  چه درخت مهربانی! ولی مگر ممکن است؟   «برتی» خرس کوچولو، که دلش نمی خواهد اسباب بازی اش را به برادر کوچکش بدهد، قهر می کند...
مامان-من-کیه؟
وقتی سوسمار کوچولو سر از تخم در می‌آورد، مادرش کنارش نیست. او سراغ میمون، فیل، ببر و گورخر می‌رود تا بفهمد آن‌ها مادرش هستند یا نه. هر یک از این جانواران از او می‌خواهند صدای آن ها را در بیاورد و رفتار مخصوص آن‌ها را انجام دهد تا مطمئن شوند مادر او...